چگونه توانستم اعتماد به نفس مبینا پایه دوازدهم را بهبود بخشم؟

در طول سال تحصیلی (۱۴۰۴-۱۴۰۳) و در جریان تدریس درس دین و زندگی پایه دوازدهم، متوجه شدم که دانش آموزی به نام “مبینا” با وجود هوش و استعداد مناسب، از اعتماد به نفس پایینی برای مشارکت در فعالیت های کلاسی، پرسیدن سوال و بیان نظرات خود رنج می برد. این کمبود اعتماد به نفس نه تنها بر یادگیری او در درس دین و زندگی، بلکه بر روابط اجتماعی و احساس موفقیت کلی او تاثیر منفی گذاشته بود. مبینا اغلب در پاسخ به سوالات، سکوت می کرد یا با تردید و صدای آهسته جواب می داد. او از ارائه کارهای پژوهشی یا مشارکت در بحث های گروهی اجتناب می کرد و گاهی ترس از اشتباه کردن، مانع یادگیری عمیق تر او می شد. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است: “چگونه می توانم با استفاده از راهکارها و روش های موثر در کلاس درس دین و زندگی، اعتماد به نفس مبینا را به سطحی مطلوب ارتقا دهم تا او بتواند با اطمینان بیشتری در فرآیند یاددهی-یادگیری مشارکت کند؟”