مرگ آگاهی در شعر سهراب سپهری و راینر ماریا ریلکه: نگاهی از منظر اروین یالوم

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 46

فایل این مقاله در 6 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LLACSCO01_056

تاریخ نمایه سازی: 17 شهریور 1404

چکیده مقاله:

مرگ، به عنوان حقیقتی بنیادین در هستی، انسانی همواره در کانون تاملات فلسفی و ادبی قرار داشته است. از منظر اروین یالوم روان درمانگر اگزیستانسیال، آگاهی از مرگ نه تنها منشا، اضطراب بلکه نیرویی برای زیستن اصیل و معنادار است. این مقاله با تکیه بر نظریه مرگ آگاهی یالوم، به بررسی تطبیقی بازتاب این مفهوم در اشعار سهراب سپهری و راینر ماریا ریلکه می پردازد. سپهری با نگاهی عرفانی، مرگ را در وحدت با طبیعت باز می نماید در حالی که ریلکه با رویکردی متافیزیکی، مرگ را تجربه ای خلاق و تحول آفرین می بیند. تحلیل اشعاری چون "صدای پای آب" و "مرگ رنگ" از سپهری و الغزلهای "دوینو" و "سوناتهایی به اورفئوس" از ریلکه نشان می دهد که مرگ آگاهی علیرغم تفاوت های فرهنگی در هر دو شاعر به مثابه عاملی برای تعمیق تجربه ی وجودی و خلق معنا عمل می کند.

نویسندگان

طاها پرکی

M.A. in Persian language and Literature