تاثیر هوش های چندگانه بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان

این مقاله به بررسی رابطه بین هوش های چندگانه (MIs) دانش آموزان و عملکرد تحصیلی آنها می پردازد. با تکیه بر نظریه MI هاوارد گاردنر، طیف متنوعی از هوش های دانش آموزان و تاثیر آنها بر نتایج تحصیلی بررسی می شود. روش مطالعه شامل تجزیه و تحلیل داده های عملکرد تحصیلی و پروفایل های MI نمونه متنوعی از دانش آموزان در سطوح مختلف آموزشی و زمینه ها بود. یافته ها نشان داد که دانش آموزانی که هوش آن ها شناسایی شده و در تجارب یادگیری شان تطبیق داده می شود، عملکرد تحصیلی بهتری از خود نشان دادند. تطبیق دستورالعمل ها برای همسویی با هوش های خاص تاثیر مثبتی بر مشارکت دانش آموز و نتایج کلی یادگیری داشت. علاوه بر این، این مطالعه بر اهمیت به رسمیت شناختن تنوع فرهنگی در بیان و شناخت هوش تاکید می کند. در نتیجه، این مطالعه اهمیت شناخت و تطبیق هوش های چندگانه در محیط های آموزشی را برجسته می کند. یافته ها نشان می دهد که یک رویکرد جامع تر برای ارزیابی و ارتقای استعدادها و توانایی های متنوع دانش آموزان می تواند منجر به افزایش عملکرد تحصیلی و مشارکت شود. علاوه بر این، این مطالعه بر اهمیت در نظر گرفتن عوامل فرهنگی در کاربرد نظریه MI تاکید دارد. با پذیرش اصول یادگیری شخصی و تطبیق راهبردهای آموزشی بر این اساس، معلمان می توانند محیط های یادگیری فراگیرتر و عادلانه تری ایجاد کنند که دانش آموزان را برای پیشرفت تحصیلی و شخصی توانمند می سازد.تاریخچه ی این تفکر که انسان دارای توانایی ذهنی قابل اندازه گیری است، حداقل به کتاب فرانسیس گالتون در سال ۱۸۶۹ با عنوان «نبوغ ارثی» برمی گردد. این نظریه سرآغاز نظریه ی روان سنجی جدید در ارتباط با توانایی های ذهنی بود. بعد از ایشان متخصصان زیادی به این عرصه وارد شدند و موجبات پیشرفتهای فراوانی را فراهم آوردند. ازآن جمله می توان به استنفورد بینه، سیمون، ترمن، مریل، وکسلر، هب، ترستون و استرنبرگ اشاره کرد. ما انسان ها همگی با یکدیگر تفاوت داریم.به همین علت که همگی از ترکیب های هوشی متفاوتی برخورداریم. به اعتقاد من، تشخیص این امر، موجب می شود تا با مشکلات زندگی برخورد مناسب تری داشته باشیم.به رغم استفاده گسترده از کلمه ی هوش هنوز روانشناسان بر سر یک تعریف واحد از آن اتفاق نظر ندارند. با وجود این، بسیاری موافق هستد که همه ی موضوعاتی که اشکال عالی تر شناخت خوانده می شوند-تشکیل مفهوم، استدلال، مسئله گشایی و خلاقیت، و نیز حافظه و ادراک- به هوش آدمی مربوط می شوند.