تحلیل ساختاری موانع دیجیتال سازی زنجیره تامین در صنعت لبنی با رویکرد ترکیبی دلفی و دنپ فازی

در عصر دیجیتال، دستیابی به کارایی بالاتر، کاهش هزینه ها و افزایش سرعت عملکرد، مستلزم اجرای اثربخش زنجیره تامین دیجیتال بود. با این حال، موانع متعددی در مسیر پیاده سازی این مفهوم نوین وجود داشت که شناسایی و تحلیل دقیق آن ها گامی اساسی در جهت بهره برداری بهینه از فناوری های نوین به شمار می رفت. این پژوهش با هدف شناسایی، بومی سازی و اولویت بندی موانع اجرای زنجیره تامین دیجیتال در صنعت لبنی ایران انجام شد. مطالعه حاضر از نوع کاربردی بود و با ترکیبی از رویکردهای کیفی و کمی انجام گرفت. در مرحله کیفی، داده ها از طریق مرور منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوای پرسشنامه های خبرگان گردآوری شد و در مرحله کمی، از تکنیک دلفی فازی برای بومی سازی موانع و از تکنیک دیمتل-ANP فازی (DANP فازی) برای تحلیل روابط ساختاری و اولویت بندی معیارها استفاده شد. نتایج نشان داد که دوازده مانع در سه بعد مدیریتی، دانشی و فناورانه قابل شناسایی بودند. بر اساس تحلیل ها، عواملی نظیر عدم تمایل کارکنان به تغییر، ضعف در ارتباط با مراکز دانشگاهی و پژوهشی، و نبود استراتژی مناسب از جمله موانع کلیدی و اثرگذار در مسیر دیجیتالی شدن زنجیره تامین محسوب می شدند. این یافته ها می تواند راهنمای موثری برای مدیران و سیاست گذاران در جهت شناسایی و مدیریت موانع تحول دیجیتال در صنایع کشور فراهم کند.

کلیدواژه ها:

دیجیتال سازی زنجیره تامین ، چالش های تحول دیجیتال ، دیمتل فازی ، صنعت لبنیات ایران