فراتر از تدریس هنر تغییر زندگی/
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 51
فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RRCONF01_1139
تاریخ نمایه سازی: 9 شهریور 1404
چکیده مقاله:
آموزش هنر به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارهای توسعه فردی و اجتماعی در جوامع امروزی می شود. در دوره ای که پژوهش های علمی هنری به عنوان یک جانبی و تکمیلی تلقی می شود، نشان های بعدی می دهد که هنر نقش بنیادینی در شکل دهی به شخصیت ها، ارتقای شخصیت های شناختی و عاطفی، و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی افراد ایفا می کند. این مقاله با هدف بررسی تاثیر آموزش هنر بر زندگی انسانها، فراتر از عملکرد صرفا آموزشی آن، تدوین شده است.مقاله اصلی بر این است که هنر، به ویژه از طریق فعالیت هایی مانند نقاشی، موسیقی، تئاتر و ادبیات، می توان، تفکر انتقادی و حل مسئله را در تقویت کند و به آن ها ابزارهای لازم برای مقابله با چالش های پیچیده زندگی ارائه دهد. هنر به عنوان وسیله ای برای بیان احساسات و هیجانات، زمینه هایی برای درمان روانی و کاهش استرس و درد می کند و به این ترتیب نقش مهمی در ارتقای سلامت روانی افراد ایفا می کند. علاوه بر این، تقویت هویت فردی و اجتماعی می شود؛ افراد از طریق هنر می توانند باورها، ارزش ها و فرهنگ خود را شناسایی کنند و آن ها را به شکلی در جامعه بیان کنند، که در نهایت به ارتقای احساس اجتماعی و درک متقابل فرهنگی می شود.از سوی دیگر، آموزش هنر می تواند مهارت های ارتباطی و افراد اجتماعی را بهبود بخشد، چرا که فعالیت های گروهی هنری، مشارکت فعال در فرآیند خلاقیت، احترام به نظرات دیگران و توسعه همکاری ها را می سازند. این مقاله همچنین به بررسی چالش ها و مشکلات موجود در مسیر آموزش هنر می پردازد، از جمله منابع مالی، معلمان متخصص، و محدود کردن هنر در برنامه های رسمی درسی. در نهایت، ویژگی هایی برای ارتقای جایگاه هنر در نظام های آموزشی ارائه می شود، از جمله آموزش و توانمندسازی معلمان، منابع کافی و ادغام هنر در سایر دروس به صورت میان رشته ای.نتایج نشان می دهد که توجه جدی به آموزش هنر نه تنها به بهبود عملکرد آموزشی منجر می شود، بلکه نقش اساسی در تغییر زندگی افراد و ایجحادوعع خلاق، مسئول و سلم اشمین. این مقاله برای این اصل دارد که آموزش هنر باید به عنوان ابزارهای کلیدی برای توسعه فردی و اجتماعی در نظر گرفته شود و سیاست گذاران آموزشی، مربیان و پژوهشگران برای تحقق این هدف برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسبی داشته باشند. با توجه به این یافته ها، آموزش هنر فراتر از آموزش مهارت های فنی است و می توان به عنوان عامل موثر در تغییر و پرورش انسان هایی با زندگی های شناختی، عاطفی و عمل اجتماعی برجسته عمل کرد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
الهام خسروی
آموزگار،کارشناسی