چگونه توانستم رفتارناشایست وناپسند دربهارطاعتی رااصلاح کنم
محل انتشار: دومین کنفرانس بین المللی حقوق، مدیریت، علوم تربیتی، روانشناسی و مدیریت برنامه ریزی آموزشی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 21
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EMACO02_2335
تاریخ نمایه سازی: 9 شهریور 1404
چکیده مقاله:
این اقدام پژوهی به بررسی و مداخله ای نظام مند در رفتارهای ناشایست و ناپسند یکی از دانش آموزان کلاس، به نام بهار طاعتی، اختصاص داشت. رفتارهای مورد نظر شامل بی توجهی به دستورهای معلم، برهم زدن نظم کلاس، پاسخ دهی ناسازگار به همکلاسیان، پرخاشگری کلامی و عدم همکاری در فعالیت های گروهی بود که نه تنها بر عملکرد تحصیلی خود دانش آموز تاثیر منفی می گذاشت، بلکه بر محیط یادگیری و مشارکت سایر دانش آموزان نیز اثرگذار بود. هدف اصلی پژوهش، کاهش تکرار این رفتارها و در عین حال تقویت رفتارهای سازگار اجتماعی و تحصیلی بود تا بهار بتواند در محیط کلاس احساس تعلق، مسئولیت پذیری و انگیزه برای یادگیری پیدا کند.روش کار مبتنی بر چرخه اقدام پژوهی طراحی شد و شامل چهار مرحله اصلی بود. نخست، گردآوری شواهد پیش از مداخله با استفاده از مشاهده مستقیم کلاس، ثبت رفتارهای ناپسند در دفترچه مشاهدات، مصاحبه با والدین و پرسش از دانش آموز برای شناخت عوامل زمینه ای و الگوی رفتاری انجام شد. داده های پیشا نشان داد که رفتارهای ناپسند در طول روز چندین بار تکرار می شوند و شدت و فراوانی آن ها در زمان های گذار بین فعالیت ها یا در مواجهه با تکالیف گروهی افزایش می یابد.مرحله دوم شامل تحلیل داده ها و طراحی راه حل بود. تحلیل اطلاعات نشان داد که رفتار بهار تا حد زیادی ناشی از فقدان مهارت های اجتماعی، ناکامی در تعامل با همسالان و نیاز به جلب توجه است. بر این اساس، مداخلات چندوجهی طراحی شد که شامل ایجاد قوانین روشن و مشارکتی در کلاس، اجرای سیستم تقویت مثبت، آموزش خودمدیریتی و خودارزیابی، نشست های ترمیمی گروهی و همکاری فعال با والدین بود.در مرحله سوم، اجرای مداخلات هدفمند انجام شد. این مداخلات به صورت ترکیبی و هماهنگ اجرا شدند: قوانین کلاسی با مشارکت دانش آموزان تدوین شد تا حس مالکیت و مسئولیت ایجاد شود، سیستم ستاره ای برای تقویت رفتارهای مثبت طراحی شد، جلسات هفتگی ترمیمی برای بازسازی روابط اجتماعی برگزار شد و مهارت های خودمدیریتی و ارزیابی شخصی به دانش آموز آموزش داده شد. همچنین همکاری والدین در ایجاد روتین های حمایتی در منزل و پیگیری رفتارهای مثبت تشویق شد.مرحله چهارم، گردآوری و تحلیل شواهد پس از مداخله بود. داده های پس از مداخله نشان داد که تکرار رفتارهای ناپسند کاهش قابل توجهی داشته، مشارکت در فعالیت های گروهی افزایش یافته و روابط اجتماعی بهار با همسالان بهبود یافته است. علاوه بر این، مشاهدات کیفی معلم نشان داد که بهار انگیزه بیشتری برای پیروی از قوانین کلاس و مشارکت در یادگیری پیدا کرده است و والدین نیز از تغییرات مثبت رفتاری و کاهش تنش در خانه گزارش دادند.نتایج این اقدام پژوهی نشان داد که اجرای مداخلات ساختاریافته، مشارکتی و چندبعدی، همراه با تعامل مستمر معلم و خانواده، می تواند به اصلاح پایدار رفتارهای ناپسند در دانش آموزان کمک کند. بر اساس این نتایج، پیشنهاداتی عملی برای معلمان و مدیران ارائه شده است که شامل طراحی قوانین کلاس مشارکتی، استفاده از سیستم تقویت مثبت، آموزش مهارت های خودمدیریتی، نشست های ترمیمی برای بازسازی روابط و تعامل مستمر با خانواده برای پشتیبانی از رفتارهای مطلوب است. این اقدام پژوهی نمونه ای موفق از مدیریت رفتار دانش آموزی در بستر کلاس و محیط یادگیری را ارائه می دهد و می تواند به عنوان الگوی عملی برای معلمان مدارس ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
ماندانا پیریایی
آموزگار ابتدایی مدرسه عترت۱