تحلیل آماری تاثیر ابزارهای گرافیکی مبتنی بر هوش مصنوعی بر فرآیندهای یاددهی-یادگیری: مطالعه موردی دبیران و دانش آموزان مقطع متوسطه
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 62
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RVCONF05_797
تاریخ نمایه سازی: 8 شهریور 1404
چکیده مقاله:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تحلیل آماری و سنجش کمی تاثیر به کارگیری ابزارهای گرافیکی مبتنی بر هوش مصنوعی (AI-Powered Graphic Tools) بر بهبود فرآیندهای یاددهی-یادگیری در آموزش و پرورش مقطع متوسطه است. این پژوهش به طور مشخص به دنبال پاسخ به این سوال است که از دیدگاه دبیران مقطع متوسطه و دانش آموزان، استفاده از این ابزارها تا چه میزان بر مولفه هایی چون “سرعت و کیفیت تولید محتوای بصری”، “افزایش خلاقیت دانش آموز” و “کاهش بار شناختی” در یادگیری مفاهیم پیچیده تاثیرگذار است.روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران و دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای به حجم ۳۸۴ دانش آموز و ۳۲۰ دبیر انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته با تمرکز بر کاربرد گرافیک و هوش مصنوعی در آموزش و پرورش بود که روایی آن توسط متخصصان حوزه فناوری آموزشی و هنر تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (برای پرسشنامه دبیران ۰.۹۲ و برای دانش آموزان ۰.۸۹) احراز گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۷ و آزمون های آماری تی-تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون تی-تک نمونه ای نشان داد که میانگین نمرات ادراک شده از تاثیر ابزارهای گرافیکی مبتنی بر هوش مصنوعی بر “کیفیت تولید محتوا” (میانگین=۴.۲۱)، “خلاقیت دانش آموز” (میانگین=۳.۹۵) و “کاهش بار شناختی” (میانگین=۳.۸۸) هم در گروه دبیران و هم دانش آموزان، به طور معناداری بالاتر از حد متوسط (عدد ۳) است (P < ۰.۰۱). تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر “سهولت استفاده از ابزارهای AI” (β=۰.۴۸) قوی ترین پیش بینی کننده “افزایش خلاقیت” از دیدگاه دانش آموزان است. از دیدگاه دبیران مقطع متوسطه، متغیر “صرفه جویی در زمان تولید محتوا” (β=۰.۵۵) بیشترین تاثیر را بر تمایل آن ها به استفاده از این فناوری ها دارد.نتیجه گیری: یافته های کمی این پژوهش، پشتوانه آماری محکمی برای این ادعا فراهم می کند که ادغام هوش مصنوعی و گرافیک یک کاتالیزور قدرتمند برای تحول در آموزش و پرورش مدرن است. این ابزارها نه تنها فرآیند تولید محتوای آموزشی را برای دبیران بهینه سازی می کنند، بلکه با فراهم آوردن امکانات خلاقانه جدید، دانش آموزان مدارس متوسطه را از مصرف کنندگان منفعل به تولیدکنندگان فعال دانش تبدیل می کنند. این نتایج بر ضرورت فوری بازنگری در برنامه های تربیت دبیر، توسعه زیرساخت های فناورانه در مدارس متوسطه و تدوین راهنماهای اخلاقی برای استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی در کلاس درس تاکید دارد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سمیرا عبدالله زاده
کارشناسی ارتباط تصویریدبیر مقطع متوسطه (مدرسه غیر دولتی گوهران)