فیزیک و زندگی روزمره: طراحی محتوای آموزشی کاربردی برای دانش آموزان

آموزش فیزیک در مدارس، به ویژه در مقطع متوسطه، اغلب با چالش هایی مانند دشواری مفاهیم، رویکرد حافظه محور، و کاهش انگیزش یادگیرندگان مواجه است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر به کارگیری محتوای آموزشی کاربردی برگرفته از زندگی روزمره بر درک مفهومی، انگیزش و نگرش مثبت دانش آموزان نسبت به درس فیزیک انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی–تحلیلی و مبتنی بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای بود که طی آن، مفاهیم کلیدی فیزیک در کتاب های درسی شناسایی، فعالیت ها و مثال های بومی طراحی، و چارچوبی اجرایی برای ادغام این رویکرد در برنامه درسی پیشنهاد گردید. یافته ها نشان داد استفاده از مثال ها و آزمایش های مرتبط با زندگی واقعی موجب افزایش معنادار در نمرات آزمون های مفهومی (۲۵–۳۰٪)، پایداری بیشتر یادگیری، رشد نگرش مثبت (۴۰٪)، و افزایش مشارکت فعال دانش آموزان (۳۵٪) شد. چارچوب پیشنهادی شامل مراحل شناسایی، طراحی، توانمندسازی معلمان و ارزیابی چندبعدی است. نتیجه گیری تاکید دارد که این رویکرد می تواند کیفیت آموزش فیزیک را ارتقا داده و مسیر ورود دانش آموزان به رشته های STEM را هموار سازد.

کلیدواژه ها:

آموزش فیزیک ، زندگی روزمره ، یادگیری معنادار ، انگیزش تحصیلی ، چارچوب آموزشی کاربردی