تحلیل نقش آموزگار در هدایت استعداد های نهفته دانش آموزان

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 25

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MAECONFM01_4277

تاریخ نمایه سازی: 7 شهریور 1404

چکیده مقاله:

شناسایی، پرورش و هدایت استعدادهای نهفته دانش آموزان، به عنوان یکی از ماموریت های بنیادین نظام تعلیم و تربیت، نیازمند ایفای نقش فعال و چندبعدی از سوی آموزگاران است. آموزگار نه صرفا انتقال دهنده ی اطلاعات، بلکه تسهیل گر فرآیند یادگیری، شناسنده ی ظرفیت های بالقوه، و محرک رشد همه جانبه دانش آموزان به شمار می آید. بر پایه ی دیدگاه های روان شناسی تربیتی (به ویژه نظریه های هوش چندگانه گاردنر، یادگیری سازنده گرایانه ویگوتسکی و تعامل گرایی نمادین مید و بلومر)، نقش آموزگار از «آموزش مستقیم» به «هدایت گری معنادار» تغییر یافته است. این تغییر رویکرد، آموزگار را ملزم می سازد تا با مشاهده، ارزشیابی تکوینی، و ایجاد موقعیت های یادگیری متنوع، استعدادهای بالقوه دانش آموزان را کشف و به مسیر شکوفایی هدایت کند.از منظر عملیاتی، آموزگاران کارآمد با بهره گیری از رویکردهای آموزش تمایز یافته، یادگیری پژوهش محور و محیط های یادگیری غنی شده، امکان تجربه های متنوع و معنادار را برای دانش آموزان فراهم می کنند؛ امری که به شکل گیری انگیزش درونی، حس خودکارآمدی، و اشتیاق به یادگیری مادام العمر می انجامد. همچنین، تعامل اثربخش آموزگار با والدین و متخصصان تعلیم و تربیت، نقش مهمی در هم افزایی منابع و کاهش موانع پیش روی شکوفایی استعدادهای نهفته دارد.یافته های پژوهش های تجربی در حوزه تعلیم و تربیت نشان می دهند که کیفیت رابطه ی مربی-شاگرد، انتظارات تحصیلی آموزگار، و میزان فرصت های چالش برانگیز آموزشی، پیش بینی کننده ی قوی میزان بروز استعدادهای دانش آموزان است. محیط های یادگیری امن، حمایتگر و انگیزشی، نه تنها استعدادهای تحصیلی، بلکه مهارت های اجتماعی، هیجانی و بین فردی را نیز بهبود می بخشند. بنابراین، آموزگار در مقام طراح تجربه های یادگیری، ناظر رشد فردی، و تسهیل گر تعاملات اجتماعی، هسته ی اصلی فرآیند پرورش استعدادها را تشکیل می دهد.بر این اساس، هدایت بهینه استعدادهای نهفته، نیازمند ترکیب مهارت های حرفه ای، بینش روان شناختی، و نگرش انعطاف پذیر از سوی آموزگار است. این امر مستلزم آموزش های ضمن خدمت، دسترسی به منابع حمایتی، و وجود سیاست های آموزشی هم سو است. نتیجه گیری کلی آن است که آموزگار توانمند، با درک عمیق از تفاوت های فردی و ایجاد فرصت های یادگیری چالش برانگیز، می تواند استعدادهای نهفته دانش آموزان را از وضعیت بالقوه به بالفعل درآورد و بدین وسیله، نقش تعیین کننده ای در توسعه سرمایه انسانی جامعه ایفا کند.