نقد و بررسی نظرات کارن آرمسترانگ و آنه ماری شیمل در باره پیامبر اکرم (ص)

غرب مسیحی بصورت واقعی از زمان جنگهای صلیبی با تمدن اسلامی و دین اسلام و پیامبر آن آشنا شد، که متاسفانه از همان ابتدا هم این شناخت و بازتاب آن در نوشته های آنان همراه با غرض و کینه ورزی و حسد بود و همچنان ادامه دارد، اما به صورت علمی و آکادمی مسیحیان پس از رنسانس و علم گرایی ناشی از آن بود که، سعی کردند به شناخت واقعی از اسلام و قران کریم و پیامبر اکرم (ص) بپردازند و کم کم با ظهور استعمار غرب در کشورهای اسلامی، با اهداف مختلف از جمله کمک به استعمار و در برخی موارد ارضای حس کنجکاوی خویش و پیدا نمودن جواب سوالات عدیده خود در مورد تمدن اسلام، مستشرقین به برسی اسلام و شخصیت پیامبراکرم (ص) پرداختند، که در این میان به گفته نویسنده مقدمه دانشنامه جهان اسلام «قرن بیستم مهمترین دوره اسلام شناسی غرب است». از همین روی، به جهت مهم بودن مسئله شخصیت پیامبر اکرم (ص) به عنوان ختم رسل، به نقد و بررسی دیدگاه مستشرقینی چون آنه ماری شیمل و کارن آرمسترانگ در این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی پرداخته می شود.

کلیدواژه ها:

اسلام ، آنه ماری شیمل ، پیامبر (ص) ، کارن آرمسترانگ ، مستشرقین.