فراتر از مرزهای فرهنگی: فلسفه برای کودکان به عنوان ابزاری انتقادی - فراگیر در آموزش جهانی

این مقاله به بررسی چگونگی اجرای فلسفه برای کودکان (فبک) در بسترهای فرهنگی گوناگون می پردازد و تنش میان مهارتهای فلسفی جهانی و سنت های آموزشی محلی را واکاوی می کند. هدف این پژوهش، تبیین نقش فبک به عنوان ابزاری انتقادی برای توسعه انسانی و ارائه راهکارهایی برای اجرای اثربخش آن در زمینه های فرهنگی متنوع است. با تحلیل پیاده سازی فبک در کشورهای مختلف، به ویژه چین، ژاپن و برخی کشورهای آفریقایی، نقش معلمان در ایجاد تعادل میان اصول فبک و نیازهای محلی بررسی شده است. این مطالعه با روش تحلیلی-توصیفی و بررسی گسترده منابع کتابخانه ای، شامل مقالات پژوهشی، کتب تخصصی و گزارش های موردی، انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که فبک می تواند به پرورش تفکر انتقادی، استدالل اخلاقی، مهارتهای اجتماعی-عاطفی و رشد شخصی کمک کند، اما چالش هایی در زمینه تطبیق فرهنگی، از جمله تفاوت در برداشت های فرهنگی از کودکی و تفکر انتقادی، وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که اجرای موفق فبک مستلزم تعادل بین حساسیت فرهنگی و اصول جهانی فلسفه است. این مقاله راهکارهایی برای اجرای اصیل فبک ارائه می دهد که شامل آموزش مناسب معلمان، تطبیق محتوا با زمینه های فرهنگی و ایجاد جوامع پژوهشی فراگیر است. این راهکارها می توانند به متعادل کردن حساسیت فرهنگی با صداقت فلسفی کمک کنند و زمینه را برای توسعه فبک به عنوان ابزاری جهانی برای پرورش متفکران انتقادی و شهروندان جهانی آماده کنند.

کلیدواژه ها:

فلسفه برای کودکان ، تفکر انتقادی ، آموزش جهانی ، تنوع فرهنگی ، توسعه انسانی