بررسی و تحلیل نقش تلفیق فلسفه و فناوری در دانش آموزش محتوای سواد دیجیتال و انتقادی کودکان با تاکید بر پژوهشهای معاصر

این مقاله به بررسی نقش تلفیق فلسفه و فناوری در دانش آموزش محتوای سواد دیجیتال و تفکر انتقادی کودکان با تاکید بر مطالعه پژوهش های معاصر می پردازد. در دنیای دیجیتال امروز، توانایی تحلیل محتوا و استفاده از فناوری به صورت آگاهانه، اهمیت فراوانی یافته است؛ ازاین رو، ارائه آموزشهایی که فلسفه را با ابزارهای دیجیتال ادغام می کنند، می تواند به رشد این مهارتها در کودکان کمک کند. هدف این پژوهش، بررسی تاثیرات مثبت این رویکرد بر توانمندی های شناختی و اجتماعی کودکان است. روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی بوده و با مطالعه و تحلیل منابع معتبر علمی و پژوهش های پیشین انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که آموزش فلسفه با استفاده از فناوری نقش مهمی در دانش آموزش محتوای سواد دیجیتال و انتقادی کودکان دارد و به بهبود قدرت استدالل، توانایی تحلیل مسائل پیچیده و تقویت مهارت های دیجیتال منجر می شود. علاوه بر این، کودکان از طریق مشارکت در بحث های فلسفی و کارهای گروهی دیجیتال، مهارت های اجتماعی خود را نیز ارتقا می بخشند. این پژوهش تاکید می کند که با به کارگیری این رویکرد، کودکان می توانند نه تنها مصرف کنندگان آگاه، بلکه تولیدکنندگان محتوای دیجیتال شوند. در نهایت، این مقاله به سیستم های آموزشی توصیه می کند که با نگاهی بلندمدت، ادغام فلسفه و فناوری را در برنامه های درسی خود مدنظر قرار دهند تا کودکان را برای مواجهه با چالش های دنیای مدرن آماده کنند.

کلیدواژه ها:

فلسفه برای کودکان ، دانش آموزش محتوا ، سواد دیجیتال ، تفکر انتقادی ، مهارت های اجتماعی