رابطه آموزش سیاست به کودکان و تحقق حکومتداری مطلوب

آموزش سیاست به کودکان یکی از موضوعات مهم در تربیت شهروندان آینده است. این نوع آموزش به کودکان کمک می کند تا نه تنها مفاهیم اساسی سیاست و حکومت را درک کنند، بلکه یاد بگیرند که چگونه در جامعه مشارکت کنند، حقوق خود را بشناسند و در برابر مشکلات اجتماعی و سیاسی به روشهای اخلاقی و قانونی واکنش نشان دهند. کودکان به عنوان اعضای آینده جامعه باید از سنین پایین با مفاهیم اجتماعی و سیاسی آشنا شوند تا بتوانند درک بهتری از نقش خود در اجتماع داشته باشند و به شهروندانی مسئول و آگاه تبدیل شوند. نقش های اجتماعی و سیاسی در کودکی به معنای آماده سازی کودکان برای مشارکت در جامعه به عنوان شهروندانی آگاه و فعال و تحقق اصول هشت گانه حکومت داری مطلوب (مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی، شکل گیری وفاق عمومی، حقوق مساوی (عدالت)، اثربخشی و کارایی و در نهایت مسئولیت پذیری) می باشد. این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای؛ ضمن اشاره به تاریخچه تربیت و آموزش سیاسی و اجتماعی به کودکان، اهداف و ضرورت ها و رویکردهای مختلف و همچنین چالش های آموزش سیاست به کودکان، به بررسی رابطه آموزش سیاست به کودکان و تحقق حکومت داری مطلوب پرداخته است. نتایج بیانگر این است که با توجه به اهداف سه گانه: پرورش شهروندان مسئول، تقویت تفکر انتقادی و افزایش آگاهی اجتماعی و حقوقی در کنار رویکردهای مختلف و چالش های پیش روی آموزش سیاست به کودکان، این آموزش می تواند به حکومت داری خوب بر اساس شاخص های جهانی و آموزه های دینی منجر گردد و غایت یک جامعه و نظام مطلوب را محقق سازد.

کلیدواژه ها:

آموزش سیاست ، کودکان ، حکومت داری مطلوب ، وفاق عمومی ، مشارکت ، دانش و قدرت