پیوند هوش هیجانی با آمادگی سازمانی برای تغییر: شواهد و دیدگاه ها

هدف این مقاله مروری، بررسی نقش هوش هیجانی در ارتقای آمادگی سازمانی برای تغییر و تحلیل چگونگی پیوند آن با شایستگی های رهبری تغییر است. با توجه به پویایی و پیچیدگی روزافزون محیط های سازمانی، ضرورت دارد عوامل انسانی موثر بر موفقیت تغییرات شناسایی شوند. در این راستا، هوش هیجانی به عنوان متغیری کلیدی مطرح است که می تواند بر نگرش و رفتار مدیران و کارکنان در مواجهه با تغییر اثرگذار باشد.روش مطالعه بر پایه مرور نظام مند منابع و تحقیقات پیشین انجام شده و یافته های کمی و کیفی حاصل از پژوهش ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که ابعاد مختلف هوش هیجانی شامل خودآگاهی، خودتنظیمی، انگیزش، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی، با شاخص های آمادگی برای تغییر همچون اعتمادبه نفس، تحمل ابهام، سازگاری، خوش بینی و انگیزه رابطه مثبت و معنادار دارند. ضرایب همبستگی به دست آمده در مطالعات تجربی در بازه ای بین ۰.۳۰ تا ۰.۵۱ گزارش شده و بیش از ۶۰ درصد روابط آماری میان مولفه های هوش هیجانی و شایستگی های رهبری تغییر معنادار بوده است.به طور کلی، نتایج مرور نشان می دهد که هوش هیجانی نقشی تعیین کننده در توانایی مدیران برای هدایت تغییرات ایفا می کند و می تواند به عنوان عاملی میانجی در کاهش اثرات منفی تعارضات سازمانی و افزایش پذیرش تغییر عمل نماید. بر این اساس، توسعه مهارت های هوش هیجانی می تواند راهبردی موثر برای افزایش موفقیت سازمان ها در مدیریت تغییر باشد.

کلیدواژه ها:

هوش هیجانی ، آمادگی سازمانی ، تغییر