نقش نظریه بینامتنیت در آموزش شاهنامه فردوسی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 61

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FSCH03_1030

تاریخ نمایه سازی: 29 مرداد 1404

چکیده مقاله:

شاهنامه فردوسی به عنوان اثر برجسته ادبیات کلاسیک فارسی، همواره محور توجه پژوهشگران و آموزگاران ادبیات بوده است و آموزش آن نقش مهمی در ارتقای مهارت های تحلیلی و ادبی دانش آموزان و دانشجویان دارد. نظریه بینامتنیت، که بر ارتباط متون و تبادلات معنا میان آن ها تاکید دارد، امکان درک بهتر ساختارها، سبک ها و پیام های شاهنامه را فراهم می کند و به آموزگاران ابزار تحلیلی نوین ارائه می دهد تا فرآیند آموزش را تعاملی، تحلیلی و چندلایه سازند. این مقاله با هدف بررسی کاربرد نظریه بینامتنیت در آموزش شاهنامه، به مرور پژوهش های گذشته پرداخته و راهکارهای نظری و عملی برای بهره گیری از این رویکرد در کلاس درس ارائه می دهد. یافته ها نشان می دهند که آموزش مبتنی بر بینامتنیت موجب افزایش درک دانش آموزان از روابط متنی، تطبیق مفاهیم شاهنامه با سایر متون کلاسیک و معاصر و ارتقای مهارت های تحلیلی و تفکر انتقادی آنان می شود و همچنین موجب جذابیت بیشتر فرآیند یادگیری و انگیزش در مطالعه متون ادبی کلاسیک می گردد. نتیجه گیری این پژوهش بر ضرورت تلفیق آموزش بینامتنیت با روش های فعال و مشارکتی و استفاده از منابع تکمیلی و فناوری های نوین برای ارتقای کیفیت آموزش شاهنامه تاکید دارد.

نویسندگان

پرستو پرژک

دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ملی و مهارت دختران کرمانشاه