جایگاه اشرافیت نظامی در ساختار سیاسی عهد ایلخانان

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 42

فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JHSMO-9-1_003

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1404

چکیده مقاله:

قدرت نوظهوری که در پرتو شخصیت چنگیز و با شرکت فعال سران قبیله ای در اوایل قرن ۷ ه.ق/۱۳م به وجود آمد ماهیت کاملا نظامی داشت. نیروهای نظامی رکن اصلی قدرت مغولی بودند و اصلاحات چنگیز در زمینه های سیاسی و حقوقی به طور مشخص بار نظامی داشت. جنگ در میان مغول ها پدیده ای معمولی بود و تامین اقتصاد از طریق غارت یکی از مهم ترین شیوه های تامین معاش قلمداد می شد. این مساله به نوبه خود بر نفوذ سران نظامی می افزود و ساختار قدرت مغول در مناطق متصرفی را رنگ و روی نظامی می بخشید. حکومت ایلخانان نیز ماهیتی نظامی داشت و به خصوص در دهه های آغازین حکومت داری آن ها، اشرافیت نظامی از نفوذ بیشتری برخوردار بودند. این اشرافیت نظامی که در سیاست و اقتصاد گرایش گریز از مرکز داشت تا آخر عهد ایلخانان نفوذ نسبی خود را حفظ کرد و یکی از ارکان قدرت به شمار می رفت. جایگاه اشرافیت نظامی و زمینه های نفوذ آن در ساختار حکومت ایلخانان در گذار از اقتصاد عرفی به اقتصاد امری، با اعتنا به جایگاه اهل شمشیر در تاریخ ایران پیشاایلخانی، مساله ای است که مقاله حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف نشان دادن تاثیر آن بر ماهیت حکومت ایلخانان و میزان اقتدار شخص ایلخان سعی در بررسی آن دارد.

نویسندگان