تاثیر آموزش مبتنی بر هنر (موسیقی، نقاشی و نمایش) بر خلاقیت و توانایی حل مسئله دانش آموزان

آموزش مبتنی بر هنر، به ویژه در قالب موسیقی، نقاشی و نمایش، به عنوان یکی از رویکردهای نوین آموزشی، نقش مهمی در ارتقای مهارت های شناختی و غیرشناختی دانش آموزان ایفا می کند. خلاقیت و توانایی حل مسئله از مهم ترین مهارت های قرن بیست و یکم هستند که در مواجهه با چالش های پیچیده زندگی، یادگیری عمیق و نوآوری، اهمیت بسزایی دارند. پژوهش های متعددی در ایران نشان داده اند که فعالیت های هنری نه تنها موجب تحریک قوه تخیل و تفکر واگرا می شوند، بلکه با ایجاد فرصت برای تجربه های عاطفی و اجتماعی، دانش آموزان را در یافتن راهکارهای متنوع و موثر برای حل مشکلات یاری می کنند. در این مقاله مروری، با استفاده از منابع علمی معتبر فارسی، به بررسی تاثیر آموزش های هنری در سه حوزه موسیقی، نقاشی و نمایش بر خلاقیت و توانایی حل مسئله پرداخته می شود. هدف این مطالعه، تحلیل شواهد موجود، شناسایی نقاط قوت و ضعف پژوهش های پیشین و ارائه پیشنهادهایی برای توسعه برنامه های آموزشی مبتنی بر هنر در مدارس ابتدایی و متوسطه است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که رویکردهای هنری، با فراهم کردن محیطی چندحسی و انگیزشی، می توانند موجب بهبود مهارت های شناختی و اجتماعی شوند. در نهایت، این مقاله راهکارهایی عملی برای ادغام پایدار آموزش های هنری در برنامه درسی رسمی مدارس ارائه می دهد.