نقش فقر در تکوین رفتارهای مجرمانه: رویکردی جرم شناختی با تاکید بر مناطق حاشیه نشین
محل انتشار: هفتمین کنگره ملی در علوم انسانی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 55
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HUMAN08_787
تاریخ نمایه سازی: 22 مرداد 1404
چکیده مقاله:
فقر یکی از عوامل ساختاری و بنیادی در شکل گیری رفتارهای مجرمانه به شمار می رود که از منظر جرم شناسی انتقادی، نه تنها به عنوان یک محرومیت اقتصادی، بلکه به عنوان یک وضعیت اجتماعی-فرهنگی در نظر گرفته می شود که بستر بروز انحرافات و ناهنجاری ها را فراهم می کند. در مناطق حاشیه نشین، فقر معمولا با عواملی همچون بیکاری، فقدان فرصت های آموزشی، کمبود خدمات رفاهی و نبود زیرساخت های لازم برای زندگی انسانی همراه است که همگی زمینه ساز ناامیدی، سرخوردگی و گسست اجتماعی می شوند؛ عواملی که به شکل گیری رفتارهای مجرمانه در میان ساکنان این مناطق دامن می زنند. در چنین شرایطی، افراد محروم و فاقد منابع مشروع برای تحقق اهداف اقتصادی و اجتماعی، ممکن است به سمت رفتارهای غیرقانونی چون سرقت، قاچاق، خشونت یا جرایم مواد مخدر کشیده شوند. نظریه فشار مرتون و سایر نظریات جامعه شناسی انحراف، به خوبی نشان می دهند که چگونه شکاف میان اهداف فرهنگی پذیرفته شده و ابزارهای مشروع دستیابی به آن اهداف، منجر به انحرافات رفتاری می شود. در مناطق حاشیه نشین که دسترسی به ابزارهای مشروع بسیار محدود است، افراد به گزینه های غیرقانونی و حتی خشونت آمیز برای بقا و ارتقاء اجتماعی روی می آورند. همچنین ساختار فضایی و جمعیتی مناطق حاشیه نشین که با تراکم بالا، نظارت اجتماعی پایین و غیبت نهادهای کنترلی موثر مشخص می شود، بستری مناسب برای بروز و تداوم جرایم فراهم می کند. نبود نهادهای حمایتی، بی اعتمادی به نیروهای انتظامی، و تجربه مکرر بی عدالتی و طرد اجتماعی، موجب تضعیف حس تعلق اجتماعی شده و تمایل به پیروی از هنجارهای رسمی را کاهش می دهد. در چنین فضایی، خرده فرهنگ های مجرمانه و باندهای غیررسمی به راحتی شکل گرفته و تقویت می شوند، و هنجارهای جرم زا به بخشی از زندگی روزمره تبدیل می گردند. بر اساس این تحلیل، مقابله با جرم در مناطق فقیر و حاشیه نشین نمی تواند صرفا بر ابزارهای سرکوبگرانه و انتظامی تکیه کند، بلکه نیازمند رویکردی جامع، پیشگیرانه و عدالت محور است که به بهبود شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این مناطق بپردازد. سیاست های کاهش فقر، ارتقاء کیفیت آموزش، ایجاد فرصت های شغلی، تقویت مشارکت اجتماعی، و بازسازی اعتماد میان مردم و نهادهای رسمی، می تواند زمینه های شکل گیری جرم را از میان بردارد و امنیت اجتماعی را به صورت پایدار برقرار سازد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مریم میرزایی سین
کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی