حکمت در حوزه ی رفتاری ارتباط با خالق، عشق به مخلوق و مهربانی با خود

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 22

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SICHEBS02_001

تاریخ نمایه سازی: 19 مرداد 1404

چکیده مقاله:

حکمت در لغت یعنی دانشی که حق است و هیچ خلل و سستی در آن راه ندارد. حکمت به معنی علم و تفقه است و نیز در معنای آن گفته شده: حکمت شناخت حقایق است، چنان که هستند، به قدر توانائی. حکمت به معنای علم با ارزشی است که همراه با عمل باشد. حکمت در فرهنگهای گوناگون به کار میرود و در قرآن، حدیث، فلسفه، تصوف و عرفان اسلامی درباره آن بحث شده است. معادل فارسی حکمت، فرزانگی است و به شخص حکیم، فرزانه میگویند. در منابع روایی شیعه در ضمن احادیثی بر اهمیت و عظمت حکمت تاکید شده و مومنان را به جستجوی آن فرامیخوانند. معروف ترین این احادیث، حکمت را گمشده و مطلوب مومن قلمداد کرده و بر توصیه می کنند که مومن آن را هر جا یافت باید به دستش بیاورد. خواجه نصیر طوسی در کتاب اخلاق ناصر ی حکمت را به دو شاخه حکمت نظری و حکمت عملی تقسیم مینماید. حکمت نظر ی در نگاه خواجه، به سه قسم قابل تقسیم است؛ اول مابعدالطبیعه است که علم الهی را شامل میشود و همانا شناخت خدا و موجودات مقرب اوست که به فرمان حق تعالی مبدا و اسباب موجودات دیگر شدهاند. دوم علم ر یاضی است که هندسه، نجوم و حساب را شامل میشود و قسم سوم علوم طبیعی و شناخت طبیعت است. حکمت عملی نیز به دو قسم فردی و اجتماعی قابل تقسیم است. حکمت فردی به انفس و رفتار هر فرد میپردازد و از همین رو به آن « علم االخالق » گفته میشود. در حکمت عمل ی اجتماعی نیز از نگاه خواجه نصیرالدین طوسی، بخشی در خصوص «تدبیر منزل » و خانواده است و دیگری در خصوص «سیاست مدن » و تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی در سطح یک جامعه. مطابق با تعریف انجمن روان شناسی آمریکا(APA) ، منظور از علوم رفتاری، یکی از رشته های مختلفی است که با استفاده از مشاهدات و آزمایش های منظم به بررسی علمی اقدامات و واکنش های انسان و حیوانات غیرانسان می پردازد. به عنوان مثال می توان به روان شناسی، جامعه شناسی و انسان شناسی اشاره کرد. روان شناسی به عنوان شاخص ترین علم از علوم رفتاری، عبارتست از مطاعه علمی رفتار و فرایندهای ذهنی انسان. با توجه به تعریف حکمت و علوم رفتاری و نقش روان شناسی در مطالعه علمی رفتار و فرایندهای ذهنی انسان، انسان حکیم و فرزانه کسی است که در رفتارشناسی، مخصوصا رفتار انسان نیز به شناخت حقایق، چنان که هستند، به قدر توانائی خود بپردازد. اگر تقسیم بندی خواجه نصیرالدین طوسی را از حکمت مد نظر و مبنای نظری بحث خود قرار دهیم که: بخش اول حکمت نظری مابعدالطبیعه است که علم الهی را شامل میشود و همانا شناخت خدا و موجودات مقرب

نویسندگان

اصغر آقایی

استاد تمام، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاداسلامی، واحد اصفهان(خوراسگان)، اصفهان، ایران