استقرارمدارس هنر ، معماری و شهرسازی در بافت های تاریخی فرصتی برای تسهیل حکمرانی

امروزه چالشهای فراوانی در حوزه حکمرانی یکپارچه شهری به وجود آمده است که بسیاری از این چالشها به شیوه های مدیریتی و هماهنگی نهادهای مختلف در سطح شهری مرتبط هستند. یکی از این چالش ها، تسهیل حکمرانی یکپارچه در شهرها از طریق نهاده ای است که قادرند به ارتقای هماهنگی، مشارکت و تصمیم گیری های مطلوب در محیط های شهری کمک کنند. مدارس هنر و معماری، به ویژه در بافت های تاریخی، می توانند نقش مهمی در این فرآیند ایفا کنند و با ایجاد فضای آموزشی و فرهنگی مناسب، موجب تسهیل در حکمرانی یکپارچه شهری شوند. هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش مدارس هنر و معماری در تسهیل حکمرانی یکپارچه شهری با تمرکز بر مطالعه موردی دانشکده هنر یزد است. عدم توجه به این نقش می تواند مانع از بهره برداری مناسب از ظرفیت های آموزشی و فرهنگی در فرایند حکمرانی یکپارچه شود و موجب کاهش اثربخشی سیاست ها و برنامه ها گردد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی بر محتوای کیفی اسناد و مقالات مرتبط با این حوزه متمرکز است و برای جمع آوری داده ها از روش پرسشنامه استفاده شده است. سپس با روش های آماری ای چون آزمون آلفای کرونباخ، تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی چند متغیره با کمک نرم افزار SPSS تحلیل های لازم بر روی آن ها انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که مدارس هنر و معماری به ویژه در بافت های تاریخی می توانند با فراهم کردن فضای فرهنگی و آموزشی مناسب، برگزاری همایش ها و نشست های علمی، تربیت فرهیختگان، کمک به پروژه های مرمتی و...، زمینه را برای تسهیل حکمرانی یکپارچه شهری فراهم کرده و به تصمیم گیری های بهتر و سیاست های موثر در جهت توسعه پایدار شهری کمک کنند.

کلیدواژه ها:

مدارس هنر و معماری ، دانشکده هنر و معماری یزد ، حکمرانی یکپارچه شهری ، دانشگاه و حکمرانی شهری