نقش خودتنظیمی هیجانی در بهبود انضباط فردی و اجتماعی دانش آموزان
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 47
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_3639
تاریخ نمایه سازی: 17 مرداد 1404
چکیده مقاله:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارتهای خودتنظیمی هیجانی بر بهبود رفتارهای کلاسی دانشآموزان انجام شد. در این مطالعه نیمهتجربی، از طرح پیشآزمون–پسآزمون با گروه کنترل استفاده گردید. جامعه آماری شامل دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود که از میان آنها ۴۰ دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش بهمدت ۱۰ جلسه تحت آموزش مهارتهای خودتنظیمی هیجانی قرار گرفت، درحالیکه گروه کنترل برنامه آموزشی معمول را دریافت کرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (ERSQ) و چکلیست مشاهده رفتارهای کلاسی (CBC) بود که قبل و بعد از مداخله اجرا شد. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که آموزش مهارتهای خودتنظیمی هیجانی بهطور معناداری منجر به بهبود رفتارهای کلاسی دانشآموزان در گروه آزمایش شد (۰٫۰۵ > p). این بهبود در مولفههایی مانند مشارکت فعال، کاهش رفتارهای مخرب، افزایش تعامل مثبت با همسالان و معلمان، و تقویت انگیزه درونی مشهود بود. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که این آموزشها توانسته است ظرفیت دانشآموزان را در مدیریت هیجانهای منفی و تنظیم رفتارهای impulsive افزایش دهد. این پژوهش بر اهمیت گنجاندن برنامههای آموزش خودتنظیمی هیجانی در برنامه درسی دانشآموزان تاکید دارد، چرا که این مهارتها نهتنها موجب ارتقای عملکرد تحصیلی میشود، بلکه زمینهساز رفتارهای سازگارانه و مثبت در محیط کلاس است. پیشنهاد میشود پژوهشهای آینده به بررسی تاثیر بلندمدت این آموزشها و تعمیمپذیری آنها به سایر گروههای سنی بپردازند. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد که دانشآموزان گروه آزمایش پس از دریافت آموزشهای خودتنظیمی هیجانی، بهبود قابلتوجهی در شناخت و بیان هیجانات خود نشان دادند، بهطوریکه توانایی آنها در مدیریت خشم، اضطراب و ناامنی در موقعیتهای کلاسی افزایش یافت. این تغییرات نهتنها در گزارشهای معلمان، بلکه در خودارزیابیهای دانشآموزان نیز مشهود بود. همچنین، تحلیلهای کیفی مصاحبههای انجامشده با معلمان حاکی از کاهش قابلتوجه تعارضات بینفردی و افزایش همکاری میان دانشآموزان بود. از سوی دیگر، مقایسه نتایج دو گروه نشان داد که دانشآموزانی که تحت آموزش قرار نگرفته بودند، تغییر معناداری در رفتارهای کلاسی از خود نشان ندادند، که این امر موید تاثیر مستقیم مداخله آموزشی است. علاوه بر این، پیگیری سه ماهه پس از مداخله، نشاندهنده پایداری نسبی اثرات آموزش خودتنظیمی هیجانی بر رفتارهای کلاسی بود. این یافتهها با پژوهشهای پیشین که بر نقش مهارتهای هیجانی در بهبود عملکرد تحصیلی و اجتماعی تاکید داشتند، همسو است. بهطور خاص، آموزش خودتنظیمی هیجانی به دانشآموزان کمک میکند تا با درک بهتر هیجانات خود، واکنشهای سازگارانهتری در موقعیتهای چالشبرانگیز کلاسی نشان دهند. در نهایت، این مطالعه بر ضرورت توجه نظامهای آموزشی به پرورش مهارتهای هیجانمحور، بهعنوان بخشی جداییناپذیر از فرآیند یادگیری، تاکید میکند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
کورش غلامی
مربی
سیده صدیقه سجادیان
دبیر