بررسی تاثیر پویش های عاطفی مختلف بر توانایی های حل مسئله در کودکان ابتدایی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 29

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IICMO21_010

تاریخ نمایه سازی: 15 مرداد 1404

چکیده مقاله:

پویش های عاطفی تاثیر عمیقی بر توانایی های شناختی و به ویژه مهارت های حل مسئله در کودکان ابتدایی دارند. این تاثیرات می توانند به طور مثبت یا منفی بر فرآیندهای شناختی کودکان اثر بگذارند و در دوران ابتدایی که مرحله حیاتی برای شکل گیری و توسعه مهارت های شناختی و اجتماعی است، این تاثیرات اهمیت ویژه ای دارند. پویش های عاطفی منفی، مانند اضطراب، استرس، ترس و خشم، می توانند بر تمرکز، پردازش اطلاعات و تصمیم گیری کودکان تاثیر منفی گذاشته و موجب کاهش توانایی های شناختی آن ها در مواجهه با چالش ها شوند. برای مثال، اضطراب در کودکان می تواند مانع از پردازش صحیح اطلاعات و استفاده از استراتژی های مناسب برای حل مسائل گردد، که در نتیجه باعث اختلال در عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودک می شود.در مقابل، پویش های عاطفی مثبت مانند شادی، اعتماد به نفس و امید می توانند موجب تقویت توانایی های شناختی و مهارت های حل مسئله شوند. احساسات مثبت باعث افزایش انگیزه، تمرکز و تفکر تحلیلی می گردند و موجب می شوند که کودکان به طور موثرتری به حل مسائل بپردازند و از استراتژی های موثرتر استفاده کنند. این احساسات می توانند همچنین اعتماد به نفس کودک را تقویت کرده و به او این باور را بدهند که می تواند به طور مستقل و موثر مشکلات خود را حل کند. یکی از جنبه های کلیدی در حل مسئله، توانایی مدیریت و تنظیم پویش های عاطفی است. مهارت های خودتنظیمی عاطفی و هوش هیجانی نقش مهمی در این زمینه دارند و به کودکان کمک می کنند تا در مواجهه با احساسات منفی مانند اضطراب یا استرس، این احساسات را کنترل کرده و از آن ها به عنوان انگیزه ای برای تلاش بیشتر استفاده کنند. آموزش مهارت های خودتنظیمی و هوش هیجانی به کودکان می تواند به آن ها کمک کند که در موقعیت های چالش برانگیز، مانند مسائل تحصیلی یا اجتماعی، عملکرد بهتری داشته باشند و راه حل های موثرتری برای مشکلات خود بیابند.این مقاله تاکید می کند که برای بهبود توانایی های حل مسئله در کودکان ابتدایی، باید به طور هم زمان بر تقویت مهارت های شناختی و عاطفی آن ها تمرکز کرد. پویش های عاطفی، به ویژه هنگامی که به درستی مدیریت شوند، می توانند ظرفیت های شناختی کودکان را تقویت کنند و به آن ها در مواجهه با مشکلات کمک کنند. در نهایت، ایجاد مهارت های خودتنظیمی عاطفی و تقویت هوش هیجانی در دوران ابتدایی، نه تنها به بهبود توانایی های حل مسئله در کودکان کمک می کند بلکه بر توسعه روابط اجتماعی، تصمیم گیری و عملکرد تحصیلی آن ها نیز تاثیرگذار است. کلمات کلیدی: پویش های عاطفی، توانایی حل مسئله، کودکان ابتدایی، اضطراب، استرس، اعتماد به نفس، هوش هیجانی، خودتنظیمی عاطفی، مهارت های شناختی، تصمیم گیری، احساسات

نویسندگان