نقش هوش مصنوعی، استراتژی های بازاریابی و قابلیت های سازمانی بر عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی رفتار سازمانی

هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش میانجی رفتار سازمانی در روابط میان هوش مصنوعی، استراتژی های بازاریابی و قابلیت های سازمانی با عملکرد سازمانی در شرکت های کوچک و متوسط (SMEs) در شهر تهران است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) می باشد. جامعه آماری تحقیق را ۱۵۲ نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت های کوچک و متوسط در تهران تشکیل داده اند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه استاندارد استفاده شد و داده ها با بهره گیری از نرم افزار SmartPLS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که رفتار سازمانی در هر سه رابطه مورد بررسی نقش میانجی معناداری ایفا می کند؛ به گونه ای که: ۱. رفتار سازمانی رابطه بین استراتژی های بازاریابی و عملکرد سازمانی را تقویت می کند؛ ۲. رفتار سازمانی رابطه بین قابلیت های سازمانی و عملکرد سازمانی را به صورت معناداری میانجی گری می کند؛ ۳. رفتار سازمانی رابطه بین هوش مصنوعی و عملکرد سازمانی را نیز به طور مثبت و معنادار تعدیل می کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بهره برداری موثر از منابع فناورانه، استراتژیک و ساختاری تنها در بستر فرهنگی و رفتاری مناسب امکان پذیر است. بنابراین، مدیران سازمان ها باید هم زمان با توسعه فناوری و بهبود استراتژی ها، به پرورش رفتارهای مطلوب سازمانی همچون اعتماد، مشارکت، یادگیری و تعهد نیز توجه ویژه ای داشته باشند.

کلیدواژه ها:

هوش مصنوعی ، استراتژی بازاریابی ، قابلیت های سازمانی ، رفتار سازمانی ، عملکرد سازمانی ، شرکت های کوچک و متوسط ، معادلات ساختاری