جایگاه طنز در ادبیات فارسی معاصر
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 15
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_3388
تاریخ نمایه سازی: 7 مرداد 1404
چکیده مقاله:
طنز به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای نقد اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی، در ادبیات فارسی معاصر جایگاهی شایسته و تحول یافته یافته است. این ژانر ادبی، که ریشه هایی عمیق در سنت های دیرینه ی طنزآوری ایرانی (از عبید زاکانی تا سعدی و حافظ) دارد، در دوره ی معاصر و از دوران مشروطه به این سو با دگرگونی های بنیادین در فرم، زبان و کارکرد همراه بوده است. در ادبیات معاصر، طنز دیگر تنها ابزاری برای تفریح یا اغراق در رذایل فردی یا اجتماعی نیست، بلکه به عرصه ای برای بیان مخالفت های عمیق با ساختارهای قدرت، بی عدالتی، تعصب، جمود فکری و مشکلات اجتماعی بدل شده است.طنزپردازان معاصر، با بهره گیری از ظرفیت های زبانی، خلق تصاویر بدیع و استفاده از شگردهای بلاغی نظیر هجو، هزل، تمثیل و پارودی، توانسته اند لایه های پنهان و آسیب زای جامعه را آشکار کرده و به نقد بکشند؛ از جمله آثار صادق هدایت، علی اکبر دهخدا، ایرج میرزا، پرویز شاپور، عمران صلاحی، کیومرث صابری (گل آقا)، ابراهیم نبوی و بسیاری دیگر، بازتاب دهنده ی این سیر تکامل و کارکرد دوگانه ی طنز به عنوان تفریح و نیز مقاومت هستند.در این دوران، طنز در چند حوزه ی اصلی خود را نشان می دهد: ۱) طنز اجتماعی که به انعکاس معضلات روزمره مردم، فاصله ی طبقاتی، تبعیض، بوروکراسی و فساد می پردازد؛ ۲) طنز سیاسی که با رمز و ایهام و کنایه، قدرت و ساختارهای رسمی را هدف قرار می دهد؛ و ۳) طنز ادبی و خودبازتابانه که مرزهای ژانرها را درمی نوردد و حتی ادبیات را به خودش می خنداند.در عین حال، تحولات رسانه ای و گسترش روزنامه نگاری و فضای مجازی، به تنوع و نفوذ بیشتر طنز انجامیده؛ به گونه ای که طنز اکنون نه فقط در شعر و داستان بلکه در قالب های نوینی نظیر کاریکاتور، نمایشنامه، پادکست، استندآپ کمدی و شبکه های اجتماعی حضور موثری دارد و فعالانه بر افکار عمومی تاثیر می گذارد. اهمیت آموزشی طنز نیز در هویت یابی فردی و اجتماعی نسل نوی ایران نقش بسزایی بازی می کند و به افزایش سواد انتقادی، آموزش تفکر انتقادی و تاب آوری اجتماعی کمک می کند.با این همه، طنز معاصر همواره با چالش هایی چون سانسور، سوء برداشت، سطحی گرایی و تقلیل به مطایبه های کم مایه روبه روست. از سویی دیگر، به عقیده ی نظریه پردازان ادبی و اجتماعی، دوام طنز و افزایش ظرفیت های نوآورانه ی آن، در گرو رشد آزادی بیان، تقویت فرهنگ نقد، ارتقای سطح آموزش و تداوم پیوند آن با ارزش های بومی و ملی است.در جمع بندی، طنز در ادبیات فارسی معاصر، نه تنها پناهگاهی برای تخلیه ی روانی و اجتماعی، بلکه نیرویی راهبردی در نقد وضعیت موجود و خلق افق های نوین اجتماعی و فرهنگی است. موفقیت طنزپردازان ایرانی در عبور از محدودیت ها و شجاعت در برخورد با مسائل خاص و عام، سبب شده طنز به یکی از جریان های پویای ادبیات ایران بدل شود؛ جریانی که پیوند گذشته و آینده، طنز سنتی و مدرن، نقد و خلاقیت را برقرار می سازد و همچنان در هشداردهی، آگاهی بخشی و امیدآفرینی نقش آفرینی می کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مریم ارج
دبیر ادبیات