نقش والدین در فرآیند یادگیری و رشد عاطفی دانش آموزان
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 13
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICMHSR20_013
تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1404
چکیده مقاله:
نقش والدین در فرآیند یادگیری و رشد عاطفی دانش آموزان، یکی از بنیادی ترین عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی، سلامت روانی و اجتماعی کودکان و نوجوانان به شمار می رود. پژوهش های متعدد داخلی و بین المللی حاکی از آن است که میزان مشارکت، سبک تربیتی، سطح حمایت عاطفی و تعامل والدین با مدرسه، ارتباط مستقیم و غیرقابل انکاری با عملکرد تحصیلی و رشد هیجانی دانش آموزان دارد. والدین، به عنوان نخستین الگوی رفتاری و تربیتی برای کودک، نه تنها بر نگرش او نسبت به یادگیری تاثیر می گذارند، بلکه در شکل گیری ساختارهای هیجانی، عزت نفس، خودپنداره و توانایی تنظیم احساسات نقش ایفا می کنند. این مقاله با هدف بررسی جامع و تحلیلی نقش والدین در یادگیری و رشد عاطفی دانش آموزان تدوین شده است. در ابتدا با مرور نظریه های مرتبط از جمله نظریه دلبستگی بولبی، نظریه یادگیری اجتماعی بندورا، نظریه های رشد عاطفی اریکسون و نظریه سبک های فرزندپروری بامریند، تلاش شده است بنیان های نظری این حوزه روشن شود. سپس، با بررسی یافته های پژوهشی مختلف، نقش والدین از دو جنبه «یادگیری تحصیلی» و «رشد عاطفی» به تفصیل تحلیل شده است. در بخش نخست، به تاثیر مستقیم والدین بر فرآیند یادگیری پرداخته شده است. مشارکت در تکالیف درسی، ایجاد محیط مطالعه مناسب، ایجاد انگیزه درونی، مدل سازی رفتارهای یادگیرنده و حمایت از تلاش های آموزشی فرزندان، از جمله نقش هایی هستند که می توانند یادگیری موثرتر و پایدارتر را تسهیل کنند. همچنین تعامل سازنده با معلمان و مشارکت در فعالیت های مدرسه، باعث می شود والدین شناخت بیشتری از وضعیت تحصیلی فرزند خود به دست آورند و بتوانند راهکارهای حمایتی مناسبی اتخاذ کنند. پژوهش ها نشان می دهند که کودکانی که والدین شان در امر آموزش فعال هستند، نه تنها نمرات بالاتری کسب می کنند، بلکه نگرش مثبت تری نسبت به یادگیری، معلمان و مدرسه دارند. در بخش دوم، نقش والدین در رشد عاطفی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته است. رشد عاطفی شامل توانایی کودک در شناخت احساسات خود و دیگران، تنظیم هیجانات، همدلی، سازگاری با فشارهای محیطی و ایجاد روابط اجتماعی سالم است. در این راستا، نوع رابطه والد-فرزند از اهمیت بالایی برخوردار است. دلبستگی ایمن که در اثر تعامل گرم، پاسخگو و منظم والدین شکل می گیرد، پایه ای برای شکل گیری سلامت روانی، اعتماد به نفس، و سازگاری اجتماعی کودک فراهم می آورد. والدینی که توانایی شناخت و مدیریت احساسات خود را دارند، می توانند این مهارت را به فرزند خود نیز منتقل کنند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فرشید طاهری نژاد
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان صحنه، کرمانشاه، ایران