بررسی عشق در افسانه سارای آذربایجان و نمایشنامه هملت بر اساس مطالعات تطبیقی مکتب آمریکایی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 19
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IJART-15-1_003
تاریخ نمایه سازی: 28 تیر 1404
چکیده مقاله:
چکیدههدف- این پژوهش با هدف مطالعه اشتراکات و تفرق ها در اندیشه و فرهنگ عشایری آذربایجان و فرهنگ درباری اروپایی در قرن های گذشته درباره درون مایه عشق ورزی و جایگاه معشوق و نحوه نگاه وی به موضوع عشق و نیز مفاهیمی که در مناسبت با عشق می باشند با بررسی تطبیقی شخصیت سارای در افسانه های آذربایجان و اوفلیا در نمایش نامه هملت بر پایه مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی انجام می شود و در عین حال فایده این نوع پژوهش ادبی وصف و فهم و درک هر چه بهتر آثار ادبی است.روش- روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به شکل کیفی صورت می پذیرد. برای انجام کار ابتدا افسانه سارای به صورت کتابخانه ای مطالعه و مشهورترین و محبوب ترین روایت از آن از منابع مختلف استخراج شد. سپس نمایشنامه هملت از زاویه دید عشق میان هملت و اوفلیا واکاوی شد و برای بررسی تطبیقی دو شخصیت سارای و اوفلیا و عشقی که بحث می شود؛ در مورد نظرگاه های مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی اطلاعاتی گردآوری شد و پژوهش حاضر با این رویکرد برای نیل به هدف ذکر شده به توصیف، تحلیل، تطبیق، قیاس و نتیجه گیری می پردازد.یافته ها- نتیجه این بررسی روشن شدن افتراق و اشتراک دو فرهنگ عشایری آذربایجانی و فرهنگ درباری اروپایی نسبت به مفاهیم جایگاه زن، صداقت و وفاداری در عشق و مساله خودکشی به خاطر عشق است. در فرهنگ ایل آذربایجان زن مستقل و صاحب نظر است اما در فرهنگ خواص درباری اروپا که در نمایشنامه هملت نمایانده می شود زن مطیع و نفوذپذیر است. این آزادی زن را می توان یکی از وجوه تمایز فرهنگ ایلات آذربایجان از فرهنگ اشرافی و خواص قرن پانزده اروپا لحاظ کرد که نمایشنامه هملت باز می گوید. در فرهنگ ایل آذربایجان صداقت به خصوص در جریان عشق، نهادینه و چیزی جز بی آلایشی و یگانگی نیست اما در فرهنگ درباری اروپایی، فریبکاری در عشق برای رفع تمنای جنسی و هوس رانی محتمل تر به نظر می رسد که می تواند مصداق و نمونه ای از آزادی روابط عاطفی از قید و بند تعهد در فرهنگ اروپایی آن زمان به خصوص میان طبقه اشراف باشد. از این منظر شاید بتوان این تفاوت را مهم ترین اختلاف در دو فرهنگ مورد بررسی آذربایجانی و اروپایی در زمان و مکان بحث شده دانست. همچنین موضوع وفاداری در عشق به عنوان یک فضیلت اخلاقی به ویژه از جانب زنان در هر دو فرهنگ درک و فهم می شود. موضوع خودکشی به خاطر عشق نیز با التفات به انگیزه آن که در افسانه سارای برای پاسداری از عشق بوده در فرهنگ ایل آذربایجان ستایش می شود ولی خودکشی اوفلیا تحت تاثیر رفتار متناقض هملت، هنجارشکنی و در تضاد ارزش های فرهنگی درباری اروپا و نشان دهنده شکنندگی انسان در مواجهه با دسیسه ها و کشمکش های اخلاقی است.نتیجه گیری- در نهایت این بررسی تطبیقی، تشابهات و تفاوت های دو فرهنگ عشایری آذربایجانی و فرهنگ درباری اروپایی در قرن های گذشته در نحوه عشق ورزی و مسائل مشغول و مربوط با عشق و نسبت به موضوعات جایگاه زن و صداقت و وفاداری در عشق و خودکشی برای عشق را مشخص می کند و نشان می دهد عشق، اگرچه یک تجربه جهانی است اما معانی و نمودهای آن در بسترهای مختلف فرهنگی، متفاوت و منحصر به فرد است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
پژمان دادخواه
استادیار موسسه آموزش عالی اقبال لاهوری، مشهد، ایران
زهرا حسینی اعظم
دانشجوی دکتری، پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.