فلسفه از دیدگاه مولانا در اشعار فارسی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 50
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
INFM14_165
تاریخ نمایه سازی: 22 تیر 1404
چکیده مقاله:
عقل در کارکردهای مثبت خود از دیدگاه مولوی، انسان را از شهوت و نفس پرستی می رهاند و شحنه وجود آدمی است، مانع کژروی انسان و بر نفس، بندی آهنین است که مولوی این عقل را عقل ایمانی می نامد که باعث افزایش رشاد و هدایت در انسان می شود. این دریای عقل بسیار با پهناست و آخربین است نه آخربین، انسان را به کمال می رساند و آدمی را از پری باالتر می برد. این نوع از عقل بر خالف عقل جزوی که کرکس و جیفه خوار است، بلندپرواز است و برای آدمی مانند پر جبرئیل است و تا ظل سدره میل به میل انسان را به عروج می برد. شادی این نوع عقل هرگز به اندوه بدل نمی شود و همیشه نورافروز است. نبود عقل، انسان را دچار نسیان و بی تدبیری می کند. وجود این عقل انسان را به تانی و مشورت در کارها وامیدارد. انسان با این عقل بو می کند و راه را از بی راه تشخیص می دهد. حکمت و فلسفه خلیفه اللهی انسان در وجود همین عقل نهفته است و اوست که انسان را به باطن بینی می رساند. اگر چنگ حکمت و خرد خوش آواز شود و نواخته گردد، درهایی از ریاض جنت بر انسان گشوده می شود. مولانا با وجود این که شاعری توانا و نابغه ای کم نظیر است، هدف خود را در خود شعر و زیباییهای لفظی جستجو نکرده، بلکه کوشیده تا به زیباترین و موثرترین شیوه، تعالیم خویش را در دل و جان مریدان جایگیر کند و از این راه انسان هایی آگاه و صاف دل و دین باور و کامل تربیت نماید.
نویسندگان
زری پاسبان ذوقی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی