بررسی چالش ها و فرصت های حقوقی فناوری رگتک در انطباق مقررات مالی با هوش مصنوعی و بلاک چین در سال ۲۰۲۵

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 31

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PSLJ-11-1_012

تاریخ نمایه سازی: 21 تیر 1404

چکیده مقاله:

هدف این پژوهش، تحلیل چالش ها و فرصت های حقوقی مرتبط با کاربرد فناوری رگتک (RegTech) در انطباق مقررات مالی با فناوری های نوین هوش مصنوعی و بلاک چین در سال ۲۰۲۵ است. این مطالعه به بررسی نحوه به کارگیری رگتک برای افزایش شفافیت، کاهش ریسک های مالی و حقوقی، و بهبود کارایی نظارت های مالی می پردازد و در عین حال موانع حقوقی و فنی پیش روی آن را شناسایی می کند. روش تحقیق، ترکیبی از تحلیل اسنادی قوانین و مقررات مالی، بررسی ادبیات تخصصی فناوری رگتک و هوش مصنوعی، و مطالعه موردی تطبیقی نظام های حقوقی پیشرفته در زمینه رگولاتوری فناوری های مالی است. همچنین، تحلیل چالش های فنی و امنیتی و پیامدهای حقوقی آن ها با رویکردی میان رشته ای انجام شده است. فناوری رگتک با اتکا بر هوش مصنوعی و بلاک چین توانسته است فرآیندهای انطباق مقررات مالی را تسریع و دقت آن ها را افزایش دهد و نقش مهمی در مبارزه با پولشویی و تقلب های مالی ایفا کند. چالش های اصلی شامل پیچیدگی های فنی، امنیت داده ها، حفظ حریم خصوصی، و نبود چارچوب های قانونی جامع و به روز است که می تواند مانع توسعه و پذیرش گسترده رگتک شود. مسائل حقوقی مهمی مانند مسئولیت پذیری در خطاهای الگوریتمی، تعارض با قوانین حفاظت از داده ها (مانند GDPR) و نیاز به تنظیم قوانین منعطف و هماهنگ با تحولات فناوری از جمله دغدغه های کلیدی است رگتک می تواند با تسهیل همکاری های بین المللی و هماهنگی مقررات فرامرزی، به بهبود حاکمیت قانون و افزایش اعتماد عمومی به نظام مالی کمک کند. برای بهره مندی کامل از ظرفیت های رگتک در حقوق مالی و اقتصادی، لازم است قوانین و مقررات به روزرسانی شوند، چارچوب های حقوقی شفاف برای مسئولیت ها و حفاظت داده ها تعریف گردد و نهادهای ناظر با فناوری های نوین هماهنگ شوند. همچنین، توسعه استانداردهای بین المللی و همکاری های فرامرزی از اهمیت بالایی برخوردار است تا رگتک به عنوان ابزاری موثر در نظارت مالی و کاهش جرایم مالی به کار گرفته شود.

نویسندگان

صادق مرادی

استادیار دانشکده حقوق، موسسه آموزش عالی آپادانا، شیراز، ایران

جواد دهقانی

دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق مالی – اقتصادی، دانشکده حقوق، موسسه آموزش عالی آپادانا، شیراز، ایران