نقش گسترش نگاه صنعتی به ورزش در آسیب های فرهنگی ورزش
محل انتشار: دومین همایش ملی استعدادیابی ورزشی
سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 661
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NCST02_170
تاریخ نمایه سازی: 9 بهمن 1392
چکیده مقاله:
گسترش نگاه صنعتی و رشد و شکوفایی آن به میزانی موجبات پیشرفت جوامع را از طریق افزایش اشتغال ،تولید ، صادرات و غیره رقم خواهد زد. طبیعتا آن چیزی که سبب می شود سرمایه داران به سمت صنعت گرایشپیدا کنند کسب سود حداکثری ، افزایش سرمایه و قدرت می باشد و بدین ترتیب در طی یک بازی برد-برد موجبات رشد جوامع و سرمایه داران متقابلا فراهم خواهد شد. در یک مقایسه مختصر بین صنعت و ورزشپی به تفاوت ماهوی این دو پدیده رو به گسترش خواهیم برد بدین ترتیب که در ورزش به معنای واقعی آن محرک و انگیزش ها بیشتر درونی می باشند به عنوان مثال مواردی از قبیل هویت ملی، عشق به وطن، افتخارآفرینی ، شکوفایی استعدادها ، سلامت و تندرستی را می توان برشمرد. علاوه براین، نکته حائز اهمیت این است که ما در ورزش به دو طریق یکی کسب نتایج موفقیت آمیز و غرورانگیز و دیگری منش و رفتار خالصانهورزشکار، فداکاری و تحمل سختی های بسیار به خاطر مردم و رقابت های جوانمردانه و حماسی با حفظ ارزش های فرهنگی ملت برای به اهتزاز درآمدن پرچم کشور است که می توانیم به شکلی غیر مستقیم مثلا افزایش غرور و هویت ملی ، تخلیه انرژی اجتماعی و هم بستگی ملی باعث رشد و بالندگی در کشور شویم؛ در حالیکهدر صنعت محرک ها و انگیزش ها بیشتر بیرونی هستند، مثلا پاداش هایی از قبیل کسب سود و درآمد بیشتر ، افزایش سرمایه ، بدست آوردن محبوبیت و نمایه ای شناخته شده و افزایش ارتباطات و مراودات.حال با این وجود، به این مطلب پی خواهیم برد که افزایش نگاه صنعتی به ورزش آسیب هایی را به دنبال خواهد داشت که مهم ترین آنها از جنس فرهنگی و اخلاقی خواهد بود. برای مثال، وقتی ما به ورزش نگاهی صنعتی داریم، به دنبال آن به فکر سود حداکثری و افزایش قدرت هم خواهیم بود. بنابراین، در این شرایط است که وقتی اولویت اصلی بجای منش ، رفتار و الگوسازی کسب سود و بهره برداری های اقتصادی و همچنین کسب شهرت است؛ به تدریج رویکردهای فرهنگی و اخلاقی کم رنگ و و در عوض نگاه های منفعت طلبانه و مادی پر رنگ خواهد شد. بدینگونه ورزشی که به گفته حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، می تواند ابزاری برای تربیت نفوس و گسترش فرهنگ و منش پهلوانی و جوانمردی در جامعه باشد و یا به تعبیر مقام معظم رهبریدروازه ای برای صدور و گسترش معنویت ها باشد، در سطح یک فعالیت بدنی بدون روح تنزل پیدا می کند و آنگاه است که باید نظاره گر کم توجهی برخی ورزشکاران که به درست یا غلط الگوی بسیاری از نوجوانانو جوانان جامعه هستند، به فرهنگ ورزشی اصیل ایرانی، احکام و شرایع دینی و بسیاری ارزش های فرهنگی اخلاقی دیگر جامعه باشیم. با این اوصاف گسترش نگاه صنعتی به ورزش بدون ایجاد ضابطه و قانون مندی و فرهنگ سازی امری نا صحیح است؛ بلکه به نظر می رسد صنعت نیز باید با انگیزه ای بیرونی و صرفا به منظور پالایش و سلامت جسم و روان اقشار جامعه و هم چنین به کمک قوانینی تسهیل کننده از جانب دولت ها به شکلی عام المنفعه یعنی به گونه ای که صاحبان صنعت به فکر کسب سود از مجرای ورزش نباشند بلکه از طریق قوانینی که تخفیفات و امتیازاتی را برای آنهادر نظر گرفته باشد برای حضور در ورزش تشویق شوند.
نویسندگان
مهدی غفوری
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی ورزشی دانشگاه تهران