مطالعه نقش فرهنگ سازمانی دیجیتال بر نوآوری سازمانی در جهت ارتقای کارایی

طی سالهای متمادی، نوآوری در کسب وکار جزء اول ین موضوعات بااهم یت برای مدیران کسبوکارها بوده است. همه ما داستانهایی از استارتاپ­های چابک و زیرک می شنویم که با استفاده از انواع نوآوری، موسسات بسیار برجسته ای را از میدان خارج کرده اند. نوآوری یک اصطلاح همهگیر است و همین باعث شده تعیین دقیق اینکه نوآوری در کسبوکار به چه معناست کمی دشوار شود. در زبان روزمره، کلمه نوآوری ممکن است مترادف با کلمه ابتکار به کار گرفته شود. اما در عرصه پژوهش، این دو با یکدیگر تفاوت دارند. به طور کلی، ابتکار به خلق یک ایده یا مفهوم اشاره دارد در حالی که نوآوری به پیاده سازی آن ایده در یک بستر سازمانی یا اجتماعی دلالت دارد. پس به طور شفاف، نوآوری به معنای آن است که یک چیز جدید به سیستم اجتماعی اقتصادی اضافه شود. نکته قابل توجه آن است که نوآوری می تواند ترکیبی از ایده ها، دانش ها و منابع موجود باشد به نحوی که این ترکیب جدید، فرصت های جدیدی را در سیستم اجتماعی و اقتصادی خلق کند. نوآوری فعالیتی خاص برای کارآفرینی است، چه در کسبوکار فعل ی باشد چه در سرمایه گذاری در بخش عمومی و یا یک کسبوکار جدید که توسط یک شخص انجام گرفته است. نوآوری ابزاریست که کارآفرین از آن جهت ایجاد و یا افزایش ارزش و درآمد استفاده می کند. فرهنگ دیجیتال موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریه ها و پژوهش های نو در مدیریت، فرهنگ دیجیتال دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است. جامعه شناسان، روان شناسان و اقتصاددانان توجه های ویژه به این مبحث نو و مهم در مدیریت دارند. در ادبیات سازمان و مدیریت و بویژه برای کسبوکارهای فعال در فضای رقابتی موضوع فرهنگ دیجیتال بسیار مهم است. هدف این پژوهش، مطالعه نقش فرهنگ سازمانی دیجیتال بر نوآوری سازمانی در جهت ارتقای کارایی می باشد. بر مبنای مطالعه ادبیات پژوهش، تعدادی فرضیه تدوین گردید. با توزیع و جمع آوری پرسشنامه و تحلیل داده های مربوطه، فرضیات پژوهش همگی با تایید رسیدند.

کلیدواژه ها:

کارایی ، نوآوری سازمانی ، فرهنگ سازمانی دیجیتال