بررسی آغاز آموزش زبان دوم در دوران کودکی: فرصت ها و چالش های پیش رو

این پژوهش با هدف بررسی نظام مند فرصت ها و چالش های مرتبط با آموزش زبان دوم در دوران کودکی انجام شده است. مسئله مورد مطالعه، تاثیرات مثبت و موانع احتمالی آموزش زبان دوم در دوره های پیش دبستانی و ابتدایی است؛ دوره ای که به دلیل انعطاف پذیری شناختی و عصبی کودکان، از پتانسیل بالایی برای زبان آموزی برخوردار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد تطبیقی، تلاش می کند ضمن تبیین علمی اثرات شناختی، زبانی و اجتماعی آموزش زبان دوم در این سنین، تجربه های سیاست گذاری آموزشی کشورهایی مانند فنلاند، ژاپن و ایران را نیز مورد تحلیل قرار دهد. یافته ها حاکی از آن است که آموزش زبان دوم در سنین پایین، علاوه بر تقویت توانایی های زبانی، باعث ارتقاء حافظه کاری، افزایش تمرکز، بهبود مهارت های اجتماعی و رشد نگرش های چندفرهنگی در کودکان می شود. با این حال، چالش هایی مانند کمبود معلمان متخصص، نبود منابع آموزشی استاندارد، ناهماهنگی در سیاست گذاری ها و نگرانی خانواده ها نسبت به تداخل با زبان مادری نیز مطرح است. بر اساس نتایج به دست آمده، توسعه یک چارچوب بومی شده، حمایت از معلمان و خانواده ها، و طراحی محتوای آموزشی متناسب با سن و بافت فرهنگی کودک، از الزامات موفقیت آمیز بودن این نوع برنامه ها در ایران است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد تطبیقی، ضمن بررسی مزایا و موانع آموزش زبان دوم در دوران کودکی، به تحلیل تجربه های سیاست گذاری در کشورهای مختلف پرداخته و پیشنهاداتی برای بهبود برنامه های آموزشی در ایران ارائه می دهد.

کلیدواژه ها:

زبان دوم ، کودکان ، رشد زبانی ، آموزش ابتدایی ، سیاست گذاری آموزشی