تاثیر داستان سرایی بر توسعه مهارت های ارتباطی دانش آموزان ابتدایی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 18
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_2771
تاریخ نمایه سازی: 16 تیر 1404
چکیده مقاله:
موضوع پژوهش حاضر به بررسی تاثیر داستان سرایی بر توسعه مهارت های ارتباطی دانش آموزان ابتدایی می پردازد؛ مهارتی حیاتی که نقش بنیادین در موفقیت تحصیلی، اجتماعی و عاطفی دانش آموزان ایفا می کند. در سال های اخیر، پژوهش های متعددی در زمینه نقش راهبردهای آموزشی خلاقانه نظیر داستان سرایی بر یادگیری و رشد همه جانبه دانش آموزان صورت گرفته است که نتایج آن ها حاکی از اهمیت این رویکرد به عنوان ابزاری موثر برای ارتقای تفکر انتقادی، همدلی، درک متقابل و بسط مهارت های کلامی و غیرکلامی بوده است.داستان سرایی، افزون بر انتقال مفاهیم اخلاقی و اجتماعی، بستری ملموس و جذاب برای تقویت حوزه های مختلف ارتباطی دانش آموزان فراهم می سازد. کودکان با بیان، شنیدن یا بازآفرینی داستان ها، توانایی ابراز احساسات، بیان ایده ها، گوش سپاری فعال، ساختاردهی کلام، استفاده صحیح از زبان بدن و حتی تنظیم هیجانات خود را تمرین می کنند. از منظر روان شناسی و علوم تربیتی، مشارکت در فعالیت های داستان سرایی می تواند به پرورش هوش هیجانی، افزایش اعتماد به نفس، و بهبود مهارت های اجتماعی چون کار گروهی و حل تعارض کمک نماید.در فرآیند داستان سرایی، دانش آموزان نه تنها واژگان و ساختارهای زبانی تازه ای می آموزند، بلکه فرصت مواجهه با موقعیت های خیالی و حقیقی را دارند تا در محیطی امن و حمایتی ارتباط برقرار کنند. این تجربه تعاملی، ضمن تقویت بعد فرازبانی (همچون لحن صدا، حرکات دست، تماس چشمی)، موجب ارتقاء شجاعت ابراز وجود، کاهش ترس از سخن گفتن در جمع، و افزایش انعطاف ارتباطی می شود. همچنین، روایت و تحلیل داستان ها در کلاس درس، زمینه گفتگو، تبادل دیدگاه و احترام به تفاوت ها را ایجاد کرده و مهارت مکالمه و گفتگو را در سطوح بالاتری شکل می دهد.پژوهش های تجربی در مدارس نشان داده اند که به کارگیری هنر داستان سرایی در برنامه های درسی می تواند به طور قابل توجهی بر ابعاد گوناگون ارتباطی دانش آموزان مانند شنیدن فعال، درک پیام، پاسخ دهی مناسب، و همزیستی مثبت با همسالان اثرگذار باشد. همچنین، آموزگاران گزارش داده اند که تلفیق فعالیت های داستانی در آموزش منجر به افزایش مشارکت، تعامل عاطفی مثبت و رشد خلاقیت دانش آموزان به ویژه در سنین ابتدایی شده است.در نهایت، با توجه به یافته های نظری و عملی، می توان نتیجه گرفت که پرداختن هدفمند و نظام مند به داستان سرایی در مدارس ابتدایی، نه تنها توسعه مهارت های ارتباطی و اجتماعی را تسهیل می کند بلکه از منظر تربیت شهروندان مسئول، خلاق و بااعتماد به نفس آینده، بازتابی مثبت و بلندمدت دارد. بر این اساس، توجه سیاست گذاران آموزشی و معلمان به بهره گیری برنامه محور از داستان و روایت های تعاملی، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای ارتقاء کیفیت نظام تعلیم و تربیت به شمار می آید.
کلیدواژه ها:
نویسندگان