مبانی سیاست گذاری عمومی در جمهوری اسلامی ایران در آینه نظریه «حکمرانی خوب» و الگوی «حکومت دینی»

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 3

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JSOP-3-10_002

تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1404

چکیده مقاله:

رسالت دین، هدایت و مدیریت انسان ها و جوامع در دو ساحت نظری و عملی است. به همین دلیل، فلسفه، علوم سیاسی، اقتصاد و فرهنگ باید به گونه ای فهم و اجرا شوند که رسالت فوق را به همراه توسعه و پیشرفت، عدالت اجتماعی و سعادت فردی برای آحاد جامعه فراهم آورند. تمرکز صرف بر ساحت نظری در علوم عقلی و نقلی و همچنین در حوزه های علمیه، دانشگاه ها و پژوهشگاه های اسلامی نمی تواند به تنهایی این رسالت را تامین کند. از این رو، توجه به جنبه های سیاست گذارانه و کاربستی معارف دینی و به طور کلی «حکمرانی دینی» ضروری است. مفهوم «حکمرانی خوب» در سه دهه اخیر توجه زیادی را در علوم اجتماعی جلب کرده است. بر اساس جدیدترین تعریف بانک جهانی، حکمرانی خوب به اتخاذ سیاست های شفاف و پیش بینی پذیر دولت اشاره دارد. این نهاد در گزارشی به تاثیرات حاکمیت نامطلوب بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه پرداخته و ضعف در اجرای اصول حکمرانی خوب را یکی از مهم ترین موانع توسعه در این کشورها معرفی کرده است. این پژوهش با روش «کاربردی توصیفی و کتابخانه ای» و نوع تحقیق «بررسی تطبیقی میان متغیرها» در پی پاسخ به این پرسش است که: در عرصه سیاست گذاری عمومی در ایران، بین الگوی حکومت دینی و حکمرانی خوب (تعریف جهانی) کدام یک شرایط بهتری را دارد؟ هدف پژوهش درک نقاط قوت و ضعف الگوی حکومت دینی و الگوی حکمرانی خوب برای استفاده در سیاست گذاری در جامعه ایرانی-اسلامی است. بنابراین، با توجه به اصل بومی سازی در سیاست گذاری عمومی، بر اساس یافته های پژوهش، مدل حکومت دینی برای سیاست گذاری عمومی در جمهوری اسلامی ایران مناسب تر است.

نویسندگان

مهرداد عطائی

دانشگاه آزاد اسلامی

مسعود مطلبی

دانشگاه آزاد اسلامی

سید مصطفی ابطحی

استاد دانشگاه.عضو هیئت علمی