یکپارچه سازی هوش مصنوعی و سواد دیجیتال در آموزش ابتدایی: مدلی نوین برای پرورش تفکر انتقادی و مهارت های آینده محور

در دنیای کنونی که فناوری های نوین به سرعت در حال تحول هستند، نظام آموزشی کشورها نیز ناگزیر از بازنگری در رویکردها، روش ها و اهداف خود هستند. یکی از مهم ترین مولفه هایی که می تواند نقش تعیین کننده ای در به روزرسانی آموزش در مقطع ابتدایی ایفا کند، تلفیق هوش مصنوعی و آموزش سواد دیجیتال است. مقاله حاضر بر آن است تا با رویکردی تحلیلی-کاربردی به بررسی ضرورت، چگونگی، مزایا، چالش ها و راهکارهای ادغام هوش مصنوعی و سواد دیجیتال در آموزش ابتدایی بپردازد. تمرکز اصلی بر آن است که چگونه فناوری های هوشمند مانند چت بات های تعاملی، پلتفرم های شخصی سازی شده یادگیری، واقعیت افزوده و اپلیکیشن های آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند در کنار آموزش سواد دیجیتال به ارتقاء مهارت های تفکر انتقادی، حل مسئله، خودتنظیمی و یادگیری مادام العمر در دانش آموزان ابتدایی کمک کنند. در این مقاله تلاش شده است تا بر مبنای یافته های پژوهشی به روز در سطح جهانی و مطالعات تطبیقی، مدلی از آموزش ترکیبی (Hybrid) ارائه شود که در آن معلم به عنوان تسهیل گر یادگیری، دانش آموز به عنوان یادگیرنده فعال و فناوری به عنوان بستری انعطاف پذیر برای یادگیری نقش ایفا می کنند. همچنین به ضرورت توانمندسازی معلمان، بازنگری در محتوای کتاب های درسی، طراحی محیط های یادگیری هوشمند، توسعه زیرساخت های فناورانه و فراهم سازی فرصت های یادگیری شخصی سازی شده برای دانش آموزان پرداخته شده است. در پایان، راهکارهای اجرایی، موانع احتمالی و پیشنهاداتی برای سیاست گذاران، مدیران، معلمان و خانواده ها ارائه گردیده است. این مقاله با هدف کمک به تحول نظام آموزشی ابتدایی در راستای نیازهای قرن بیست ویکم تدوین شده و بر اهمیت پرورش سواد فناورانه در کنار سوادهای پایه (خواندن، نوشتن، ریاضی) تاکید می ورزد. پژوهش حاضر می کوشد نشان دهد که اگر آموزش ابتدایی با ابزارها و رویکردهای قرن گذشته اداره شود، دانش آموزان امروز توان رویارویی با چالش های آینده را نخواهند داشت. از این رو، نوآوری در آموزش با تکیه بر فناوری هوش مصنوعی نه تنها یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی است.

کلیدواژه ها:

هوش مصنوعی ، سواد دیجیتال ، آموزش ابتدایی ، یادگیری ترکیبی ، تفکر انتقادی ، معلم آینده نگر ، فناوری آموزشی