بررسی عشق الهی در منطق الطیر عطار و مثنوی معنوی مولوی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 34

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

EPCS04_1495

تاریخ نمایه سازی: 7 تیر 1404

چکیده مقاله:

عشق الهی به عنوان یکی از بنیادی ترین مفاهیم عرفان اسلامی، در آثار عارفان بزرگ ایران زمین جایگاه ویژه ای دارد. دو نمونه برجسته از این آثار، منطق الطیر عطار نیشابوری و مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی است که هر یک با شیوه ای متفاوت و در قالبی شاعرانه، عشق به خداوند را جوهره سلوک عرفانی معرفی کرده اند. در منطق الطیر، عشق الهی نیروی محرکه پرندگان (نماد سالکان) در مسیر دشوار وادی های هفت گانه است که نهایتا به فناء فی الله و وحدت با حقیقت منتهی می شود. عطار عشق را ابزار رهایی از خودبینی و دلبستگی های دنیوی می داند و سالک را به فنا در حق فرامی خواند. در مقابل، مولوی در مثنوی، عشق را نیرویی هستی بخش و ذاتی می داند که نه تنها انسان، بلکه کل عالم را در حرکت و شور قرار داده است. او با بیانی تمثیلی و داستانی، عشق را درد و درمان، جست وجو و وصال، و نهایتا راهی برای بازگشت به اصل الهی معرفی می کند. مقایسه تطبیقی این دو اثر نشان می دهد که گرچه نگاه آن ها به عشق الهی در ساختار و زبان متفاوت است، اما هر دو عشق را راهی یگانه برای شناخت حق و رسیدن به او می دانند. این پژوهش با رویکرد تحلیلی–تطبیقی، مفاهیم بنیادین عشق الهی در این دو اثر را بررسی می کند و نقش آن در سیر سلوک عرفانی را روشن می سازد.

نویسندگان

مریم دریایی

لیسانس زبان و ادبیات فارسی ، فرهنگی اموزش و پرورش

شهین نجفی

لیسانس زبان و ادبیات فارسی ، فرهنگی اموزش و پرورش

لیلا زارعی

لیسانس زبان و ادبیات فارسی ، فرهنگی اموزش و پرورش