مبانی هستی شناختی معنای زندگی از دیدگاه ویکتور فرانکل و ویلیام جیمز
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
تاریخ نمایه سازی: 2 تیر 1404
چکیده مقاله:
بررسی و مقایسه نظریات ویلیام جیمز و ویکتور فرانکل در زمینه معناداری زندگی و به تبع آن یافتن راهی نو برای حل مسئله بی معنایی زندگی و تجدیدنظر در نگرش های معاصر درباره معناداری زندگی و استفاده از آرمان ها و ارزش های کلاسیک برای درک عمیق تر این مفهوم می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف برسی مبانی هستی شناختی معناداری زندگی از دو بعد جهانئ شناختی و انسان شناختی) انجام شده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. چارچوب نظری این تحقیق، مبتنی بر نظریات ویکتور فرانکل و ویلیام جیمز در زمینه معناداری زندگی است. واکاوی دیدگاه های آنها نسبت به معناداری زندگی، نشان می¬دهد هر دو فیلسوف تاکید دارند که یافتن هدف و معنا در زندگی برای شادابی و خوشبختی انسان ضروری است و هر دو معتقد هستند که معناداری زندگی نتیجه فعالیت و عمل است. رویکرد فرانکل بر ارزش ها و معنای شخصی اشاره دارد، در حالیکه جیمز در رویکرد خود بر تجربه شخصی و رابطه با جهان بیرونی تاکید دارد، همچنین دیدگاه فرانکل، بر نیاز انسان به معنا تاکید دارد ولی جیمز، بر تجربه و کاربرد عملی معنا تاکید دارد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
دانشجوی دکتری، گروه فلسفه دین، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
دانشیار، گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
استادیار، گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
استادیار، گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران