تفکر انتقادی در آموزش ریاضیات مدرسه ای

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 35

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PJLCONFE01_3333

تاریخ نمایه سازی: 31 خرداد 1404

چکیده مقاله:

تفکر انتقادی به مثابه یکی از بنیان های آموزش معنادار، طی دهه های اخیر در گفتمان تعلیم و تربیت جهانی به جایگاه محوری دست یافته است. در این میان، آموزش ریاضیات مدرسه ای به عنوان بستری برای پرورش توان تحلیل، استدلال، و داوری منطقی، ظرفیت منحصر به فردی برای توسعه تفکر انتقادی در میان دانش آموزان دارد. با وجود این، نظام های آموزشی سنتی در ایران و بسیاری از کشورها هنوز بر انتقال محتوا، حفظیات، و پاسخ های استاندارد تمرکز دارند؛ امری که به تضعیف روح پرسش گری، انعطاف فکری، و توان مواجهه با ابهام های شناختی منجر شده است. در چنین شرایطی، بازاندیشی فلسفه آموزش ریاضیات نه صرفا به منظور ارتقای مهارت های محاسباتی، بلکه برای پرورش ذهن های نقاد و خلاق ضرورتی بنیادین دارد.تفکر انتقادی در آموزش ریاضیات به معنای توانایی تحلیل ساختارهای ریاضی، ارزیابی اعتبار فرضیات و راه حل ها، درک محدودیت های مدل های منطقی، و توانایی استدلال در شرایط نامطمئن است. این نوع تفکر، دانش آموز را از سطح یادگیری رویه ای (procedural) به سطح مفهومی (conceptual) سوق می دهد؛ جایی که او نه تنها درستی پاسخ را می سنجد بلکه می تواند منطق درونی هر مسئله را نقد و بازسازی کند. بدین ترتیب، کلاس ریاضی به محیطی تحقیق محور و دیالوگی تبدیل می شود که در آن معلم نقش تسهیل گر اندیشیدن را دارد نه انتقال دهنده حقیقت نهایی.از منظر نظری، تلفیق تفکر انتقادی با آموزش ریاضی در چارچوب های فلسفی متعددی قابل تبیین است. رویکرد ساخت گرایی شناختی (ویگوتسکی و پیاژه) بر اهمیت کنش فعال ذهن در خلق معنا تاکید می کند؛ در حالی که دیدگاه های انسان گرایانه (فریره و دیویی) بر ارتباط تفکر ریاضی با تجربه های شخصی، اجتماعی و اخلاقی دانش آموزان پافشاری دارند. افزون بر آن، رویکردهای معاصر مانند آموزش مبتنی بر مسئله (PBL)، دیالوگ سقراطی، و ارزشیابی اصیل (authentic assessment) ابزارهای موثری برای تحقق این هدف فراهم می کنند. چنین چارچوب هایی آموزش ریاضیات را از ساختار بسته “حل مسئله صحیح” به فضای باز “اندیشیدن درباره مسئله” تغییر می دهند.تحقیقات بین المللی نشان داده اند که آموزش مفاهیم ریاضی با تاکید بر تفکر انتقادی منجر به افزایش خودکارآمدی شناختی، بهبود توان تصمیم گیری اخلاقی، ارتقای درک عمیق مفاهیم، و ایجاد نگرش مثبت نسبت به یادگیری می شود. در زمینه آموزش ریاضیات مدرسه ای ایران، چالش هایی چون تراکم محتوای درسی، نگاه آزمون محور، کمبود برنامه های تربیت معلم در زمینه فلسفه ریاضی، و غیبت گفت وگوی انتقادی در کلاس درس مانع تحقق این رویکرد هستند. پیاده سازی آن مستلزم تغییرات ساختاری در برنامه درسی، بازتعریف نقش معلم به عنوان راهنمای علمی-اخلاقی، و تاکید بر روش های نوین ارزشیابی مبتنی بر استدلال و خلاقیت است.در نهایت، می توان نتیجه گرفت که آموزش ریاضیات زمانی معنا و کارکرد تربیتی واقعی خود را بازمی یابد که به پرورش توانایی تفکر نقاد، بازاندیش و مسئول در دانش آموز بینجامد؛ توانایی ای که نه فقط در حل مسائل ریاضی بلکه در تصمیم گیری های زندگی اجتماعی و اخلاقی او موثر است. این رویکرد، ریاضی را از دانشی خشک و انتزاعی به زبانی برای اندیشیدن درباره جهان و ارزش های انسانی تبدیل می کند، و بدین ترتیب، به پیوندی میان عقلانیت ریاضی و تربیت شهروندی در قرن بیست ویکم می انجامد.واژگان کلیدی: تفکر انتقادی، آموزش ریاضیات مدرسه ای، یادگیری مفهومی، ساخت گرایی، دیالوگ سقراطی، ارزشیابی اصیل، تربیت شهروندی.

کلیدواژه ها:

تاثیر مثبت و قابل توجه بازی های آموزشی بر انگیزش و درگیری تحصیلی دانش آموزان

نویسندگان

شایسته محمدی

دبیر ریاضی