سنجش ظرفیت سازگاری بهره برداران عشایری در مواجهه با تغییرات اقلیمی ( منطقه مورد مطالعه: مراتع قشلاقی شهرستان دشتستان استان بوشهر)
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 32
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JSNAP-4-2_012
تاریخ نمایه سازی: 27 خرداد 1404
چکیده مقاله:
مقدمه: تغییرات اقلیمی یکی از چالش های بزرگ قرن بیست ویکم است که تاثیرات گسترده ای بر جوامع انسانی و اکوسیستم ها دارد. یکی از گروه هایی که بیشترین آسیب را از این تغییرات متحمل می شوند، بهره برداران مرتع مانند عشایر و دامداران سنتی هستند. مراتع نقش اساسی در حفظ تنوع زیستی، تامین علوفه دام و تثبیت خاک دارند. اما تغییرات اقلیمی موجب کاهش کیفیت و کمیت پوشش گیاهی، افزایش فرسایش خاک و کاهش ظرفیت تولید مراتع شده که چالش های جدی برای معیشت عشایر ایجاد کرده و ظرفیت سازگاری آنها را تحت تاثیر قرار داده است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش، سنجش ظرفیت سازگاری بهره برداران عشایری در مواجهه با تغییرات اقلیمی در منطقه قشلاقی شهرستان دشتستان واقع در استان بوشهر است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش میدانی انجام شده است. داده ها از طریق پرسش نامه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته از نمایندگان بهره برداران عشایری جمع آوری شدند. جامعه آماری شامل عشایر منطقه دشتستان (۲۰۰۰۰ نفر) بود. حجم نمونه پژوهش شامل ۷۹ نفر از شوراهای عشایری دوره پنجم طوایف رحیملو و شش بلوکی از ایل قشقایی می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و به صورت نمونه کامل می باشد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش منطقه قشلاقی شهرستان دشتستان در استان بوشهر است. این منطقه در جنوب ایران واقع شده و از نظر اقلیمی، دارای آب وهوای گرم و خشک است. مراتع این منطقه از نظر تامین علوفه دام برای جوامع عشایری اهمیت زیادی دارند چرا که در طول زمستان به چرای دام های خود در این منطقه می پردازند. یافته ها و بحث: نتایج پژوهش نشان داد بهره برداران منطقه قشلاقی بیشترین تاثیر تغییرات اقلیمی را در«کمبود بارش ها» «کم آب شدن و خشک شدن منابع آب سطحی» و «کاهش پوشش گیاهی» درک کرده اند، در حالی که عواملی مانند «تغییر در زمان و مکان بادها» و «ظهور حشرات و آفات جدید» کمترین اهمیت را از نظر آن ها داشته اند. همچنین با در نظر گرفتن وضعیت خیلی ضعیف(عدد۱) تا خیلی خوب(عدد۵)، میانگین ظرفیت سازگاری بهره برداران در بعد اقتصادی ۷۶/۱، اجتماعی ۱۴/۲، زیرساخت ۳۴/۲، دانش ۴۱/۲ و دولت ۲ بوده و میانگین کلی ظرفیت سازگاری نیز ۱۳/۲ می باشد که نشان دهنده ظرفیت سازگاری متوسط این جامعه در مواجهه با تغییرات اقلیمی می باشد. نتایج: پژوهش نشان داد که برای بهبود ظرفیت سازگاری عشایر منطقه قشلاقی، باید بر افزایش حمایت های مالی و فنی دولت، توسعه زیرساخت های اساسی، بهبود دسترسی به منابع اطلاعاتی و آموزشی و تقویت تنوع اقتصادی بهره برداران تمرکز شود تا تاب آوری آن ها در برابر تغییرات اقلیمی بهبود یابد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حمیدرضا رستم مراددوقزلو
گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.
مهدی قربانی
گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.
حمیدرضا ناصری
گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.
علی طویلی
گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.
سارا جلیلیان
گروه ترویج و آموزش کشاورزی پایدار، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.