فرصت ها و چالش های ارزشیابی کیفی در ایران

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 40

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CPESCONF24_255

تاریخ نمایه سازی: 25 خرداد 1404

چکیده مقاله:

ارزشیابی کیفی–توصیفی به عنوان یکی از اصلاحات اساسی نظام آموزشی ایران از اوایل دهه ۱۳۸۰ وارد مدارس ابتدایی شد و هدف آن حرکت از شیوه های سنتی نمره محور به سوی روش های انسانی، فرآیندمحور و رشدمدار در سنجش عملکرد دانش آموزان بود. این نوع ارزشیابی که با تاکید بر بازخورد توصیفی، پوشه کار، خودارزیابی و تفاوت های فردی طراحی شده، تلاش دارد تا زمینه ساز یادگیری عمیق و معنا دار باشد. با این حال، علی رغم اهداف بلندمدت آن، چالش های ساختاری، اجرایی و فرهنگی متعددی باعث کندی در تحقق کامل آن شده است.در حوزه چالش ها، مهم ترین موانع را می توان در چند دسته تقسیم بندی کرد: نخست، ضعف در توانمندسازی حرفه ای معلمان. بسیاری از معلمان آموزش کافی برای طراحی و اجرای موثر ارزشیابی کیفی دریافت نکرده اند و درک دقیقی از فلسفه و روش های آن ندارند (نوری و سادات منش، ۱۳۹۸). دوم، مقاومت فرهنگی والدین و حتی برخی معلمان به دلیل ذهنیت نمره محور رایج در جامعه که حذف نمره را به معنای کاهش کیفیت آموزش تلقی می کند (محمدی و سلیمانی، ۱۴۰۲). سوم، نبود ابزارهای استاندارد و راهنماهای اجرایی که موجب ناهماهنگی در پیاده سازی می شود (تقوی و فرهادی، ۱۴۰۰). همچنین ضعف در نظام نظارت و ارزیابی بیرونی نیز به اجرای صوری و غیرواقعی ارزشیابی کیفی در برخی مدارس منجر شده است.در مقابل، ارزشیابی کیفی فرصت های قابل توجهی برای تحول در آموزش فراهم می آورد. این شیوه با تمرکز بر رشد فردی، بازخورد سازنده و یادگیری فرآیندی، زمینه ساز تقویت انگیزه درونی، خودتنظیمی و تفکر انتقادی در دانش آموزان است (بروکهارت ، ۲۰۱۳). سوی دیگر، توجه به تفاوت های فردی، عدالت آموزشی را افزایش می دهد و فشار روانی ناشی از رقابت نمره ای را کاهش می دهد (بلک و ویلیام ، ۲۰۰۹). تجربه های موفق برخی مدارس در ایران نیز نشان می دهد که در صورت فراهم سازی بسترهای مناسب، ارزشیابی کیفی می تواند به نتایج چشمگیری در بهبود کیفیت یادگیری منجر شود.در مجموع، ارزشیابی کیفی در ایران نیازمند بازنگری در سیاست گذاری، تقویت آموزش معلمان، فرهنگ سازی گسترده و ارتقای ساختارهای حمایتی است. استفاده از تجربه های بین المللی، بومی سازی ابزارها، و مشارکت خانواده ها و معلمان می تواند زمینه ساز توسعه پایدار این رویکرد و تحقق اهداف یادگیری عمیق، عادلانه و انسان محور در مدارس کشور باشد.

کلیدواژه ها:

ارزشیابی کیفی–توصیفی ، عدالت آموزشی ، یادگیری عمیق و فردمحور ، چالش های اجرایی و فرهنگی

نویسندگان

مریم جلوای

دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی

زینب سلیمانی کاجی

استادیار دانشگاه فرهنگیان اهواز مرکز اروند

ثنا بحرانی

دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی

زینب حقی

دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی