نقش فلسفه در طراحی برنامه و کتب درسی ابتدایی مبتنی بر آموزش وپرورش فراگیر

آموزش فراگیر، فراهم کردن شانس مشارکت و رفتار برابر برای همه کودکان است. دگرگونی سیستم آموزش وپرورش به نحوی که بتواند آموزش باکیفیت را برای همه فراگیران فراهم کند، در قلب آموزش فراگیر قرار دارد این پژوهش باهدف بررسی الگوهای طراحی برنامه درسی و نقد آنها و طراحی برنامه درسی متعادل با رویکرد فطری و معنوی صورت گرفته است. رویکرد مطالعه کیفی و روش پژوهش، تحلیلی از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه مورد مطالعه تمام منابعی بود که در این حوزه مطالعاتی وجود داشت که بر اساس نیاز از منابع مرتبط با بحث مورد بررسی به صورت هدفمند استفاده شد. برای تحلیل اطلاعات از رویکرد تحلیل محتوا به صورت تحلیلی و مفهومی استفاده شد. فلسفه نقش مهمی در آموزش وپرورش فراگیر دارد، زیرا به تعیین اصول، اهداف و روشهای آموزشی کمک میکند. آموزش فراگیر به دنبال ایجاد فرصتهای برابر برای همه دانشآموزان، از جمله دانشآموزان با نیازهای ویژه، است. طراحی کتب و برنامه درسی ابتدایی با رویکرد آموزش وپرورش فراگیر باید به گونه ای باشد که نیازهای متنوع و متفاوت دانش آموزان را در نظر بگیرد و تمامی آن ها را در فرایند یادگیری مشارکت دهد. این برنامه درسی باید شامل محتوای آموزشی، فعالیت های یادگیری و روش های ارزیابی باشد. نتایج این مطالعه نشان می دهد تاثیرات فلسفه بر آموزش وپرورش فراگیر فلسفه آموزش و پرورش فراگیر بر این باور است که همه دانشآموزان، صرفنظر از تفاوتهای فردی، باید از فرصتهای آموزشی برابر برخوردار باشند. فلسفههای آموزشی مانند پراگماتیسم و سازندهگرایی بر روشهای تدریس متنوع و انعطافپذیر تاکید دارند که میتوانند نیازهای مختلف یادگیرندگان را پوشش دهند. همچنین فلسفه آموزش فراگیر بر عدالت آموزشی تاکید دارد و تلاش میکند تا موانع یادگیری را کاهش دهد و محیطی حمایتی برای همه دانشآموزان فراهم کند. از سوی دیگر فلسفه آموزش و پرورش فراگیر بر این اصل استوار است که دانشآموزان با نیازهای ویژه باید در کلاسهای عادی پذیرفته شوند و شرایط مناسب برای یادگیری آنها فراهم شود

کلیدواژه ها:

آموزش وپرورش فراگیر ، فلسفه ، برنامه درسی ، نیازهای ویژه ، دانش آموزان