تبیین به کارگیری نظریه های یادگیری در فرایند تدریس و آموزش دانش آموزان

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 30

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ESPE01_2020

تاریخ نمایه سازی: 24 خرداد 1404

چکیده مقاله:

نظریه های یادگیری به عنوان چارچوب های علمی و نظام مند، نقش بنیادینی در فرآیند تدریس و آموزش ایفا می کنند. این نظریه ها با تبیین مکانیسم های یادگیری و عوامل موثر بر آن، راهنمای معلمان در طراحی و اجرای اثربخش روش های آموزشی هستند. درک این نظریه ها به مربیان کمک می کند تا با آگاهی علمی بیشتری به برنامه ریزی آموزشی پرداخته و رویکردهای تدریس خود را با ویژگی های یادگیرندگان و اهداف آموزشی همسو کنند.نظریه رفتارگرایی با تاکید بر محرک ها و پاسخ های قابل مشاهده، بر استفاده از تقویت مثبت و منفی در آموزش تاکید دارد. این دیدگاه در طراحی نظام های پاداش، تمرین و تکرار و ارزشیابی های مبتنی بر عملکرد کاربرد دارد. در مقابل، نظریه شناختگرایی با تمرکز بر فرآیندهای ذهنی مانند ادراک، حافظه و حل مسئله، بر سازماندهی محتوا، ایجاد ارتباط بین مفاهیم و توسعه مهارت های تفکر تاکید می ورزد.نظریه ساخت گرایی که بر ساخته شدن دانش از طریق تجربیات فردی تاکید دارد، رویکردهای یادگیری فعال، مشارکتی و اکتشافی را ترویج می کند. این نظریه در روش هایی مانند یادگیری مبتنی بر پروژه، حل مسئله و یادگیری از طریق کشف کاربرد گسترده ای یافته است. نظریه یادگیری اجتماعی بندورا نیز با مفهوم یادگیری مشاهده ای، اهمیت الگوسازی و یادگیری از طریق تعاملات اجتماعی را برجسته می سازد.نظریه های انسان گرایانه مانند رویکردهای راجرز و مازلو، بر عوامل عاطفی و انگیزشی در یادگیری تاکید داشته و ایجاد محیط یادگیری ایمن، حمایتی و دانش آموزمحور را توصیه می کنند. در عصر حاضر، نظریه های جدیدتر مانند یادگیری سیال و نظریه پیوندگرایی نیز با توجه به توسعه فناوری های دیجیتال، بر یادگیری شبکهای و توزیع یافته در محیط های مجازی تاکید دارند.به کارگیری هوشمندانه این نظریه ها در عمل مستلزم درک عمیق معلم از اصول هر نظریه، تشخیص تناسب آن با اهداف آموزشی، محتوای درس و ویژگی های یادگیرندگان است. یک معلم کارآمد می تواند با تلفیق آگاهانه عناصر مختلف این نظریه ها، رویکردی انعطاف پذیر و جامع در تدریس اتخاذ کند که هم به نیازهای شناختی و هم به نیازهای عاطفی-اجتماعی دانش آموزان پاسخ دهد. این رویکرد یکپارچه نهایتا به ایجاد محیط یادگیری پویا، معنادار و اثربخش منجر می شود.

نویسندگان

مهناز پاشانژاد

دانش آموخته ی کارشناسی الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه پیام نور مرکز میاندوآب

فرشته هادی زاده

دانش آموخته ی کارشناسی مدیریت آموزشی علوم تربیتی، دانشگاه شهید باکری ارومیه

پریچهر عربی

دانش آموخته ی کارشناسی حسابداری ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب

راحله بخشی

دانش آموخته ی کارشناسی ارشد علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور مرکز میاندوآب