بررسی جایگاه هوش مصنوعی در مدارس ابتدایی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 18
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_2357
تاریخ نمایه سازی: 23 خرداد 1404
چکیده مقاله:
پیشرفت های چشمگیر فناوری به ویژه در حوزه هوش مصنوعی (AI)، سیستم های آموزشی را نیز با تحولات بنیادین مواجه کرده است. ورود ابزارها و فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی به مدارس ابتدایی، این امکان را فراهم ساخته تا رویکردهای آموزش و یادگیری به شکلی هدفمند، شخصی سازی شده، و کارآمدتر انجام گیرد. پژوهش پیش رو با رویکرد تحلیلی-توصیفی، جایگاه و نقش هوش مصنوعی را در مدارس ابتدایی مورد بررسی قرار می دهد و پیامدهای مثبت و چالش های احتمالی آن را تحلیل می کند.امروزه برنامه های هوشمند یادگیری، دستیارهای آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی، ابزارهای ارزیابی خودکار و سامانه های تشخیص نیازهای یادگیری دانش آموزان به تدریج در فرایند آموزش ابتدایی جای می گیرند. این ابزارها با تحلیل دقیق داده های آموزشی و رفتاری دانش آموزان، معلمان را در کشف نقاط قوت و ضعف هر دانش آموز یاری داده و زمینه ارائه آموزش های اختصاصی تر را فراهم می کنند. از سوی دیگر، الگوریتم های تشخیص زودهنگام اختلالات یادگیری یا مشکلات رفتاری، به مدارس اجازه می دهند که مداخله زودهنگام و اثربخشی داشته باشند.هوش مصنوعی همچنین فرصت هایی برای گسترش عدالت آموزشی فراهم می کند؛ به گونه ای که با کمک سامانه های هوشمند، امکان ارائه آموزش های با کیفیت برای دانش آموزان مناطق محروم یا دارای نیازهای ویژه نیز فراهم می شود. این فناوری قادر است منابع و محتوای متنوع را بر اساس سطح و نیاز هر فرد، شخصی سازی کرده و حتی راهبرهای یادگیری تطبیقی را به کار گیرد. هوش مصنوعی همچنین معلمان را از انجام بخشی از وظایف تکراری و وقت گیر مانند تصحیح آزمون ها یا ثبت داده ها آزاد می سازد و زمان بیشتری را برای تعامل انسانی و آموزش عمیق تر در اختیار آن ها قرار می دهد.با این همه، به کارگیری هوش مصنوعی در مدارس ابتدایی با چالش ها و نگرانی هایی نیز همراه است که از جمله می توان به نگرانی های اخلاقی، حفظ حریم خصوصی داده ها، وابستگی بیش از حد به فناوری، کاهش تعاملات انسانی، و نیاز به آموزش و توانمندسازی معلمان اشاره کرد. علاوه بر این، طراحی و پیاده سازی سامانه های هوشمند باید متناسب با شرایط بومی، زبان و فرهنگ هر کشور انجام گیرد تا تاثیرگذاری و کارآمدی لازم حاصل شود.در مجموع، هوش مصنوعی می تواند به منزله یک فرصت کلیدی برای افزایش کیفیت، عدالت و اثربخشی آموزش ابتدایی محسوب شود؛ مشروط به آنکه چالش های مذکور به نحو علمی و هوشمندانه مدیریت و رفع شوند. پژوهش حاضر ضمن شناسایی ظرفیت ها و تهدیدهای موجود، با ارائه پیشنهادهایی برای سیاست گذاران و مسئولان آموزش و پرورش، زمینه استفاده مطلوب و ایمن از فناوری هوش مصنوعی در مدارس ابتدایی را فراهم می سازد و چشم انداز آینده این حوزه را ترسیم می کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان