تاثیر طلاق بر سلامت روان کودکان

این مقاله مروری توصیفی به بررسی تاثیرات طلاق بر فرزندان و چالش های روانی و اجتماعی ناشی از این جدایی می پردازد. فرزندان طلاق با مجموعه ای از مشکلات از جمله فقر، افت تحصیلی، مشکلات عاطفی و اجتماعی، و رفتارهای پرخطر مواجه می شوند. شواهد نشان می دهد که آثار طلاق بر پسران و دختران متفاوت است؛ پسران غالبا با فشارهای عاطفی مانند پرخاشگری و احساس گناه دست و پنجه نرم می کنند و در عین حال به کاهش علاقه به تحصیل و ضعف در عملکرد اجتماعی دچار می شوند. در مقابل، دختران بیشتر با اضطراب، مشکلات در اعتماد به نفس و حس قربانی بودن روبرو هستند، که می تواند منجر به شکست های تحصیلی و افت روابط اجتماعی گردد. احساس طردشدگی و گناه در این کودکان یک معضل شایع است و احتمال بروز مشکلاتی جدی در دوران نوجوانی و بزرگسالی، از جمله افسردگی و رفتارهای ضداجتماعی را افزایش می دهد. برای کاهش این اثرات مخرب، والدین ملزم به حفظ یک ارتباط محترمانه و بدون تنش با یکدیگر هستند و باید از ورود کودک به مشاجرات خود دوری کنند. همچنین، ایجاد فضایی امن و حمایت کننده در هر دو خانه ضروری است تا کودک احساس امنیت و تعلق کند. نقش مشاوره حرفه ای نیز در این فرآیند به عنوان ابزاری موثر برای حمایت از سلامت روان کودکان و تقویت روابط خانوادگی، بسیار حائز اهمیت است. با توجه به اینکه موفقیت در مدیریت چالش های ناشی از طلاق به توجه به نیازهای فرزندان و تلاش برای برقراری روابط سالم و مستمر بستگی دارد، والدین باید به طور فعال در این مسیر تلاش کنند. این مقاله بر این نکته تاکید می کند که با شناخت دقیق چالش ها و اتخاذ رویکردهای مثبت، می توان از تاثیرات منفی طلاق بر فرزندان کاست و به آن ها کمک کرد تا در آینده ای سالم و مثبت زندگی کنند.

کلیدواژه ها:

طلاق ، فرزندان ، تاثیرات عاطفی ، مشکلات اجتماعی ، سلامت روان