تاملی بر روش های تدریس نوین در بهبود مهارت خواندن و نوشتن
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 21
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ESPE01_1895
تاریخ نمایه سازی: 17 خرداد 1404
چکیده مقاله:
تحولات اخیر در عرصه آموزش، ضرورت بازنگری در شیوه های سنتی تدریس مهارت های زبانی را آشکار ساخته است. رویکردهای معاصر در آموزش خواندن و نوشتن بر مبنای یافته های علوم شناختی و روان شناسی یادگیری شکل گرفته اند و بر ایجاد ارتباط معنادار بین یادگیرنده و محتوای آموزشی تاکید دارند. این روش ها با بهره گیری از اصول یادگیری فعال، سعی در پرورش مهارت های تفکر سطح بالا در کنار توانایی های پایه زبانی دارند.در زمینه خواندن، تحول اساسی در تغییر نگرش از رویکرد مکانیکی به سمت درک مطلب عمیق رخ داده است. روش های نوین بر تقویت راهبردهای فراشناختی، پیش بینی محتوا، ایجاد ارتباط بین متن و تجربیات شخصی و توانایی تحلیل انتقادی متون تاکید می ورزند. این نگرش، خواندن را از فرآیند رمزگشایی صرف به فعالیتی پیچیده و چندبعدی تبدیل کرده که مستلزم درگیری فعال ذهن یادگیرنده است.همزمان، آموزش نوشتن نیز دگرگونی های بنیادین را تجربه کرده است. رویکردهای جدید، نوشتن را نه به عنوان مهارتی ایستا، بلکه به عنوان فرآیندی پویا و تکاملی در نظر می گیرند که نیازمند بازبینی و اصلاح مستمر است. در این پارادایم، تاکید بر توسعه صدا و سبک شخصی نویسنده، سازماندهی منطقی اندیشه ها و توانایی برقراری ارتباط موثر با مخاطب است.فناوری های دیجیتال نقش تعیین کننده ای در این تحولات داشته اند. ابزارهای هوشمند با امکان ارائه بازخورد فوری، شخصی سازی یادگیری و ایجاد محیط های تعاملی، چارچوب جدیدی برای تمرین و بهبود مستمر مهارت های زبانی فراهم آورده اند. این فناوری ها همچنین امکان ارتباط با مخاطبان واقعی و مشارکت در جوامع یادگیری گسترده تر را ممکن ساخته اند.یکی از ویژگی های بارز روش های نوین، تلفیق آموزش خواندن و نوشتن به عنوان دو مهارت مکمل و تقویت کننده یکدیگر است. این نگرش یکپارچه، به یادگیرندگان کمک می کند تا ارتباط عمیق تری بین درون مایه متون و بیان نوشتاری خود برقرار کنند. چنین رویکردی نه تنها مهارت های زبانی، بلکه توانایی تفکر تحلیلی و خلاقانه را نیز توسعه می دهد.با این حال، موفقیت این روش ها مستلزم توجه به بستر فرهنگی و اجتماعی یادگیری است. طراحی فعالیت های معنادار که با تجربیات و نیازهای واقعی یادگیرندگان مرتبط باشد، عامل کلیدی در اثرگذاری این رویکردها محسوب می شود. همچنین، نقش معلم به عنوان تسهیل گر فرآیند یادگیری و طراحی کننده تجربیات آموزشی غنی، در این پارادایم جدید پررنگ تر شده است.در مجموع، روش های تدریس نوین با ایجاد تعادل بین آموزش مهارت های پایه و پرورش توانایی های تفکر سطح بالا، چارچوب جامع تری برای توسعه سواد زبانی ارائه می دهند. این رویکردها با تاکید بر یادگیری مادام العمر و انعطاف پذیری در برابر تغییرات سریع جامعه اطلاعاتی، یادگیرندگان را برای چالش های قرن بیست و یکم آماده می سازند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رعنا فارضی میاندوآب
دانش آموخته ی کاردانی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین دژ