تاثیر عدم تناسب آموزش های دانشگاهی با نیازهای بازار کار در توسعه تجارت الکترونیکی ایران

توسعه فراگیر یک کشور، به ویژه در عصر اقتصاد دیجیتال، نیازمند هماهنگی کیفیت آموزش عالی با نیازهای بازار کار است. مقاله حاضر به بررسی چالش عدم تناسب آموزش های دانشگاهی با نیازهای پویای بازار کار در حوزه تجارت الکترونیکی ایران می پردازد. این شکاف، نه تنها منجر به افزایش نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان (با نرخ 12.2 درصد در سال 1402) می شود، بلکه مانعی جدی برای رشد کسب وکارهای نوپا و توسعه پایدار اکوسیستم تجارت الکترونیکی در ایران محسوب می شود. مسئله اصلی این تحقیق، چگونگی تاثیر این عدم تناسب بر توسعه موثر و پایدار تجارت الکترونیکی است. یافته ها، بر اساس رویکرد کیفی-کمی، نشان دهنده یک شکاف عمده در مهارت های فنی (مانند عدم آشنایی با زبان های برنامه نویسی پرتقاضا، ابزارهای بازاریابی دیجیتال پیشرفته، و تحلیل داده های بزرگ) و مهارت های نرم (نظیر تفکر انتقادی، حل مسئله، کار تیمی و ارتباطات موثر) در فارغ التحصیلان است. برنامه های درسی منسوخ، کمبود آموزش های عملی و پروژه محور، و فقدان ارتباط موثر میان صنعت و دانشگاه، از عوامل اصلی این شکاف هستند. این کمبود مهارت، به نوبه خود، منجر به کندی رشد و مقیاس پذیری کسب وکارهای آنلاین، کاهش کیفیت خدمات و محصولات، و کاهش توان رقابتی شرکت های ایرانی در مقایسه با رقبای بین المللی می گردد. همچنین، این وضعیت می تواند به مهاجرت نخبگان و افراد با استعداد دامن بزند. در نتیجه گیری، مقاله بر لزوم یک رویکرد جامع و سیستمی تاکید می کند که شامل بازنگری و به روزرسانی منظم برنامه های درسی با مشورت صنعت، تقویت آموزش های عملی و کارآموزی، ترویج مهارت های نرم، و ایجاد ارتباط پایدار و موثر بین دانشگاه و صنعت باشد. سیاست گذاری های حمایتی دولت و توسعه فرصت های آموزش مداوم نیز برای تربیت نیروی انسانی متخصص و پاسخگو به نیازهای اقتصاد دیجیتال کشور ضروری است.

کلیدواژه ها:

عدم تناسب آموزشی ، تجارت الکترونیکی ایران ، شکاف مهارت ، اقتصاد دیجیتال ، اشتغال فارغ التحصیلان