بررسی رابطه بین مصرف رسانه های دیجیتال و بروز نشانه های افسردگی در دانش آموزان

در سال های اخیر، با گسترش روزافزون فناوری های ارتباطی و دسترسی آسان به ابزارهای دیجیتال، مصرف رسانه های دیجیتال در میان دانش آموزان به شکلی بی سابقه افزایش یافته است. این روند در حالی رخ داده که هم زمان با آن، نشانه هایی از افزایش اختلالات روان شناختی به ویژه افسردگی در میان دانش آموزان نیز گزارش شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه بین میزان و نوع مصرف رسانه های دیجیتال با بروز نشانه های افسردگی در دانش آموزان، به روش تحلیلی–مروری تدوین شده است. در این مقاله، با بهره گیری از چارچوب های نظری معتبر در حوزه روان شناسی و ارتباطات، تلاش شده تا ابعاد مختلف این پدیده تبیین شود. یافته های مرور مطالعات داخلی و بین المللی نشان می دهد که مصرف بی رویه و ناآگاهانه رسانه های دیجیتال، به ویژه در قالب شبکه های اجتماعی و بازی های آنلاین، می تواند منجر به افزایش احساس انزوا، خودپنداره منفی، اختلال در خواب، کاهش تعاملات انسانی و در نهایت بروز یا تشدید نشانه های افسردگی در میان دانش آموزان شود. از سوی دیگر، عوامل فردی (نظیر عزت نفس و خودتنظیمی)، خانوادگی (مانند سطح حمایت عاطفی) و محیطی (از جمله سیاست های مدرسه ای و محتوای رسانه ای مصرف شده) می توانند نقش واسطه یا تعدیل کننده در این رابطه ایفا کنند. یافته های این مقاله برای والدین، معلمان، مشاوران مدرسه و سیاست گذاران حوزه آموزش و سلامت روان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا می تواند به تدوین برنامه های آموزشی، مداخلاتی و راهبردی برای ارتقاء سواد رسانه ای، مدیریت مصرف دیجیتال و پیشگیری از آسیب های روانی در نسل آینده کمک کند.

کلیدواژه ها:

رسانه های دیجیتال ، افسردگی ، دانش آموزان ، سلامت روان ، سواد رسانه ای