اهمیت آموزش مهارت های مقابله با شکست به دانش آموزان
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 22
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_2006
تاریخ نمایه سازی: 12 خرداد 1404
چکیده مقاله:
در دنیای پرچالش و پویای امروز، دستیابی به موفقیت صرفا وابسته به توانایی های شناختی یا یادگیری صرف نیست، بلکه میزان تاب آوری، تحمل ناکامی و هنر عبور از شکست ها نیز نقشی تعیین کننده در رشد و پیشرفت فردی و اجتماعی دانش آموزان ایفا می کند. آموزش مهارت های مقابله با شکست، نه صرفا یک رویکرد روانشناسانه، بلکه ضرورتی بنیادین در تربیت نسلی خوداتکا، خلاق و توانمند محسوب می شود که بتواند در مواجهه با شکست و ناکامی، به جای عقب نشینی یا دست کشیدن، فرایند یادگیری، رشد و اصلاح را ادامه دهد.تحقیقات گسترده در روان شناسی تربیتی و علوم آموزش وپرورش نشان می دهد نبود این مهارت ها، زمینه ساز کاهش عزت نفس، اضطراب، افسردگی، فرار از مسئولیت، و گسترش نگرش های ناکارآمد نسبت به توانمندی های خود در کودکان و نوجوانان می شود. این در حالی است که آموزش نظام مند مهارت های مقابله با شکست، افزایش خودباوری، مسئولیت پذیری، رشد تفکر انتقادی، تجربه مدیریت هیجانات و تاب آوری در برابر دشواری ها را به همراه دارد و دانش آموزان را برای پذیرش واقعیت های متغیر و غیرخطی زندگی آماده می سازد. چنین مهارت هایی به آن ها می آموزد که شکست بخشی اجتناب ناپذیر از فرایند توسعه و یادگیری است، نه پایانی بر تلاش و انگیزه.از منظر آموزشی، مدارس با نهادینه سازی فرهنگ «تلاش مجدد»، «تحلیل خطا»، «یادگیری از اشتباهات» و طراحی برنامه های درسی مبتنی بر چالش و تجربه، می توانند زمینه تحقق این هدف را فراهم آورند. رویکردهایی مانند آموزش مبتنی بر پروژه، بازخورد توصیفی، فرصت های بازاندیشی (Reflection) و گفت وگوی گروهی درباره تجربیات شکست، مسیر را برای شکل گیری نگرشی مثبت تر نسبت به اشتباهات و خطاهای یادگیری هموار می سازد. علاوه بر این، آگاه سازی والدین و معلمان درباره نقش حمایت عاطفی و اجتناب از سرزنش یا دلسردی پس از شکست، بخش مکمل این فرایند تربیتی است.در بعد اجتماعی، آموزش این مهارت ها نقش قابل توجهی در پرورش سرمایه اجتماعی، رشد جمعیت خلاق و کارآفرین، و حتی کاهش رفتارهای پرخطر در نسل آینده دارد. دانش آموزانی که اصول مقابله با شکست را فراگرفته اند، کمتر دچار سرخوردگی اجتماعی می شوند و آمادگی بیشتری برای شرکت در فعالیت های گروهی، پذیرش مسئولیت های اجتماعی و نقش آفرینی های مدنی دارند. همچنین، پیوند این مهارت با مقولات عدالت آموزشی و فرصت های برابر، فرصتی فراهم می آورد تا دانش آموزان با پیشینه ها و توانمندی های متفاوت، مجالی برای جبران، پیشرفت و تحقق خود بیابند.در نهایت، هدف از آموزش مهارت های مقابله با شکست، تربیت نسل مقاوم ، امیدوار و مسئولی است که به جای ترس از خطا، آن را فرصتی برای یادگیری و پیشرفت تلقی کرده، فرهنگ «رشد» را جایگزین فرهنگ «کمال گرایی صرف» می سازند. با تحقق این رویکرد، مدارس بستری خواهند بود برای پرورش انسان هایی که نه تنها در برابر شکست خم نمی شوند، بلکه آن را به سکوی جهش و بالندگی خود بدل می سازند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان