پدیدارشناسی تفکرات دینی در دانش آموزان

دین یکی از ارکان اساسی جامعه است و کارکرد آن در کارکرد کل جامعه بسیار موثر است. جامعه ی ما دچار مسائل مختلف و برخی بیماریهای اجتماعی شده است از جمله ارزشهای جامعه تغییر کرده اند، نابرابری افزایش یافته است ارزشهای مذهبی مانند ارزش افراد و نهادهای مذهبی و همچنین پای بندی های مذهبی تغییر و کاهش یافته اند و مهم تر از همه نیازها بالا رفته و از طرف دیگر درآمدها پایین آمده اند. این شرایط برای بروز انحراف و فساد در یک جامعه بسیار مساعد است و موجب از هم پاشیدگی شالوده ی یک جامعه خواهد شد. برای جلوگیری از چنین فاجعه ای در یک جامعه باید علل فوق الذکر برطرف گردند. از بین این علل مهم ترین علت سیستم کنترل درونی انسانها است و مهم ترین سیستم کنترل درونی دین و مذهب می باشد. تا موقعی که پایه های مذهبی در یک جامعه قوی و اعضای یک جامعه پای بند اعتقادات مذهبی خود باشند با وصف درآمد کم و نیاز شدید عموما به فساد و انحراف روی نمی آورند؛ لیکن اگر اعتقادات مذهبی یک جامعه رو به سستی بگذارد و در آن حد کاهش یابد که عده ی زیادی از اعضای آن جامعه دلیلی برای کنترل خود و پرهیز از گناه نبینند در آن صورت آن جامعه به طور جدی با خطر انهدام روبه رو است.بنابراین باورهای جوانان مهمترین عامل در افکار، گفتار و رفتار آن ها می باشد به همین سبب یکی از مهمترین اهداف دشمنان جهت از بین بردن جوانان، تضعیف باورهایهای دینی بوده است. جهت دفاع از جوانان باید عوامل تضیف باورها را بررسی نموده و با آن ها مقابله نمود که پژوهش حاضر در صدد انجام این مهم می باشد. (رفیع پور، ۱۳۸۴) ودر پژوهش صورت گرفته به پدیدارشناسی تضعیف باورهای دینی در دانش آموزان متوسطه دوره اول از دیدگاه معلمان و دانش آموزان منطقه زیویه پرداخته می شود.