تحولات و چالش های نظام آموزشی در پایه ابتدایی: از تئوری تا عمل

تحولات نظری در نظام آموزش ابتدایی ایران، به ویژه پس از تصویب سند تحول بنیادین (۱۳۹۰)، در راستای بهبود کیفیت و عدالت آموزشی طراحی شده اند؛ با این حال، شکاف معناداری بین اصول نظری این تحولات و اجرای عملی آن ها در کلاس های درس مشاهده می شود. این مقاله با هدف تحلیل تحولات آموزشی، شناسایی چالش های اجرایی و ارائه راهکارهای عملی برای کاهش این شکاف تدوین شده است. روش تحقیق به کاررفته، توصیفی-تحلیلی است که از طریق مرور اسناد )برنامه های درسی، اسناد بالادستی) و داده های میدانی (مصاحبه با معلمان و مشاهده محیط های آموزشی) به اجرا درآمده است.یافته های کلیدی نشان می دهد: مهم ترین چالش های اجرایی در چهار حوزه دسته بندی می شوند: چالش های ساختاری (کمبود بودجه، نابرابری امکانات در مناطق محروم)؛. چالش های انسانی (مقاومت معلمان در برابر تغییر، کمبود نیروی متخصص)؛. چالش های فرآیندی (حجم بالای محتوای درسی، ارزیابی کمی محور)،چالش های فرهنگی )تفاوت انتظارات خانواده ها با اهداف نوین(این موانع سبب شده اند تحولاتی مانند «یادگیری فعال» یا «ارزیابی کیفی» تنها به صورت نمادین اجرا شوند. در نتیجه گیری تاکید می شود که تحقق اهداف تحولی نیازمند راهکارهای عملی همچون:بازنگری برنامه ریزی درسی با توجه به تفاوت های منطقه ای،آموزش مستمر معلمان مبتنی بر چالش های واقعی،طراحی الگوهای ارزیابی ترکیبی (پوشه کار و آزمون)و جلب مشارکت خانواده ها و جامعه محلی است.کاهش شکاف تئوری و عمل بدون هم افزایی سیاست گذاران، معلمان و خانواده ها امکان پذیر نخواهد بود.

کلیدواژه ها:

آموزش ابتدایی ، تحولات آموزشی ، چالش های اجرایی ، برنامه درسی ، عدالت آموزشی ، معلم ابتدایی.