بررسی رابطه آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی با خلاقیت دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان دلفان

هدف از پژوهش حاضر به بررسی رابطه آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی با خلاقیت دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان دلفان در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ می باشد، روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است، جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان دلفان در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ برابر آمارنامه رسمی آموزش و پروش اداره کل به تعداد ۱۶۳۱ نفر (۹۶۸ نفر دختر و ۶۶۳ نفر پسر) بودند. نمونه تحقیق شامل ۵۴ نفر از دانش آموزان دوره دوم ابتدایی هستند که به روش نمونه گیری ساده از میان کلیه دانش آموزان انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش ویک گروه گواه گمارش شده اند.که ۱۸ نفر از دانش آموزان در گروه آزمایش۱( آموزش فراشناخت) و۱۸ دیگر در گروه آزمایش ۲ (آموزش خلاقیت) دریافت نمودند. و۱۸ نفر گروه گواه هیچ آموزشی در یافت نکردند. نتایج حاصل، مقدار F گزارش شده برابر ۶.۴۱ است که در سطح ۰.۰۱P≤ معنادار بوده و تفاوت میان دو گروه در متغیرهای آموزش راهبردهای شناختی با خلاقیت دانش آموزان دوره ابتدایی معنادار می باشد. با توجه به افزایش نمره (۶.۵۶ نمره) در پس آزمون گروه آزمایش، می توان گفت، آموزش راهبردهای فراشناخت بر خلاقیت دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان دلفان تاثیر مثبت و معنادار دارد. قابل ذکر است در مقابل افزایش نمره در پس آزمون گروه آزمایش، در گروه گواه افزایش نمره۱.۱۱ نمره ای حاصل شده است. ضمنا، ضریب اتا برابر ۰.۹۱ است که رقم قابل قبولی است

کلیدواژه ها:

راهبردهای شناختی ، فراشناختی ، خلاقیت ، دانش آموزان دوره ابتدایی